رمان Reckless Elsie silver

Theo Silva. Rowdy bull rider. Notorious ladies’ man. Scorching-hot trouble wrapped up in a drool-worthy package. And he’s looking at me like I might be his next meal.

But I’m almost free of my toxic marriage and have sworn off men entirely. So all I see when I look back is temptation served up with a heaping side of heartbreak.

The man is hard to trust—and even harder to resist. Make that impossible. Because Theo is persistent. And no matter how hard I try to freeze him out, he melts my icy exterior and pulls apart all my defenses.

Over a drink in a small-town bar, I blurt out my deepest, darkest secrets. Then, I spend the singular hottest night of my life with him.

He worships my body. He makes me blush. I come alive beneath his hands. Afterward, I tell him to forget it ever happened. I want simple, and with him it all feels complicated.

It was supposed to be a one-time thing. A secret. But that little plus sign is going to make this secret impossible to keep.

تئو سیلوا. گاو سوار زمخت. مرد خانم های بدنام دردسر سوزان و سوزان در بسته ای که ارزش آب دهان را دارد پیچیده شده است. و او به من نگاه می کند که انگار ممکن است وعده غذایی بعدی او باشم. اما من تقریباً از ازدواج سمی ام رها شده ام و به طور کامل مردان را قسم خورده ام. بنابراین، وقتی به گذشته نگاه می‌کنم، تنها چیزی که می‌بینم، وسوسه‌ای است که با قسمتی از دلشکستگی همراه شده است. اعتماد به مرد سخت است – و حتی مقاومت در برابر آن سخت تر.
آن را غیرممکن کن چون تئو پیگیر است. و مهم نیست که چقدر سعی می کنم او را منجمد کنم، او فضای بیرونی یخی مرا ذوب می کند و تمام دفاعم را از هم می پاشد. با نوشیدنی در یک بار در شهر کوچک، عمیق‌ترین و تاریک‌ترین رازهایم را فاش می‌کنم. سپس گرم ترین شب زندگی ام را با او می گذرانم. او بدن من را می پرستد. او مرا سرخ می کند. زیر دستانش زنده می شوم پس از آن، به او می گویم که فراموش کند این اتفاق افتاده است. من ساده می خواهم، و با او همه چیز پیچیده به نظر می رسد. قرار بود این کار یکبار مصرف باشد. یک راز اما این علامت مثبت کوچک حفظ این راز را غیرممکن می کند.