کسانی که اهل سفر و گردش هستند میدانند که اصطلاحات انگلیسی گردشگری ضروریترین کلید برای برقراری ارتباطی عمیقتر با افراد از ملتهای مختلف است. یادگیری این اصطلاحات، شیرینی سفر شما را دو چندان میکند. در این مطلب مهمترین اصطلاحات گردشگری به انگلیسی را با ترجمه فارسی ارائه میدهیم. تا انتها همراه ما باشید.
سفر به دنیای اصطلاحات انگلیسی گردشگری با ترجمه فارسی
جملات کاربردی انگلیسی در سفر بسیار متنوع هستند و درک آنها برای هر مسافری لازم است. به اصطلاحات زیر و معانی آنها دقت کنید:
Backpacker (کولهگرد یا کوله پشتگرد)
اصطلاح Backpacker به مسافری گفته میشود که فقط با کولهپشتی خود سفر میکند و معمولاً به دنبال ماجراجویی و تجربههای جدید است. به جمله زیر توجه کنید:
.John has traveled to over ten countries around the world as a backpacker
«جان به عنوان کولهگرد به بیش از ده کشور در سراسر جهان سفر کرده است.»
All-Inclusive (شامل همه چیز، همهجانبه)
این عبارت به صورت «هتل آل» نیز استفاده میشود و بیشتر در هتلها و اقامتگاههایی به کار میرود که برخی یا کلیه خدمات آنها تا ساعت مشخصی برای مسافران رایگان است. به این جمله توجه کنید:
All-Inclusive services are available at our hotel, so you won’t have to pay any extra for meals, drinks, or recreational activities.
«خدمات همهجانبه «هتل آل» در هتل ما موجود است، بنابراین نیازی به پرداخت هزینه اضافی برای وعدههای غذایی، نوشیدنیها یا فعالیتهای تفریحی نخواهید داشت.»
Layover (توقف بینراهی، توقف بین راه)
Layover از اصطلاحات گردشگری به انگلیسی است که «توقف میان راه» را نیز میدهد. به جمله زیر دقت کنید:
.During my layover in Paris, I discovered a quaint little café that served the most exquisite croissants
«در طول توقفم در پاریس، یک کافه کوچک و دنج پیدا کردم که بهترین کروسانها را سرو میکرد.»
اصطلاح Red-Eye Flight برای مسافرتهای شبانه
Red-Eye Flight از اصطلاحات انگلیسی گردشگری است و معنی «پرواز چشم قرمز» را میدهد. این اصطلاح اشاره به «پرواز شبانه» دارد که مسافران را صبح به مقصد میرساند. به این جمله توجه کنید:
As the red-eye flight soared through the night sky, he felt a sense of calm, knowing that a new chapter awaited him with the sunrise.
«وقتی پرواز شبانه در آسمان شب اوج میگرفت، او احساس آرامشی داشت، زیرا میدانست که با طلوع خورشید، فصل جدیدی در انتظارش است.»
اصطلاح Jet Lag در سفرهای طولانی
Jet Lag در زبان فارسی معنی «پرواززدگی» را میدهد. به مثالی از این جمله توجه کنید:
After a long trip to Tokyo, Marcus couldn’t easily get back to his daily routine due to severe jet lag.
«مارکوس بعد از سفر طولانی به توکیو، به دلیل جت لگ شدید، نتوانست بهراحتی به برنامه روزانهاش بازگردد.»
اصطلاح Sightseeing در تورهای گردشگری
این عبارت معنی «بازدید از جاذبههای گردشگری» یا «تماشای اماکن دیدنی» را میدهد که در آن مسافران به دیدن مکانهای دیدنی و تاریخی میپردازند. به جمله زیر توجه کنید:
While sightseeing the landmarks in Iran, I was captivated by the stunning architecture of Isfahan’s Naqsh-e Jahan Square, where history and beauty intertwine seamlessly.
«در حین تماشای اماکن دیدنی ایران، معماری خیرهکننده میدان نقشجهان اصفهان مرا مجذوب خود کرد، جایی که تاریخ و زیبایی به طور بینقصی در هم تنیدهاند.»
اصطلاح Travel Itinerary قبل از شروع سفر
Travel Itinerary از جمله اصطلاحات گردشگری به انگلیسی است و معنای «برنامه سفر» را میدهد. به جمله زیر و معنای آن دقت کنید:
A well-planned travel itinerary ensures you make the most of every moment, turning your journey into a seamless and unforgettable experience.
«یک برنامه سفر خوب و دقیق تضمین میکند که از هر لحظه نهایت استفاده را ببرید و سفر شما را به تجربهای بینقص و فراموشنشدنی تبدیل میکند.»
اصطلاح Tourist Trap برای توریستهای ناآشنا
Tourist Trap از اصطلاحات انگلیسی گردشگری است که برای اشاره به موضوع «کلاه گذاشتن سر توریستها» استفاده میشود و به معنای «تله توریستی» یا «دام توریستها» است. به جمله زیر توجه کنید:
.Despite its reputation as a tourist trap, the little seaside town had a charm that was hard to resist
«این شهر کوچک ساحلی با وجود شهرتش بهعنوان یک تله توریستی جذابیتی داشت که نمیشد در برابر آن مقاومت کرد.»
اصطلاح Travel Light برای سفرهای سبک
Travel Light به معنای «سبک سفر کردن» است و به سفری گفته میشود که مسافر با کمترین وسایل و بار سفر میکند. به مثالی از این اصطلاح توجه کنید:
.When you travel light, you can move more freely and enjoy your journey without the burden of heavy luggage
«وقتی سبک سفر میکنید، میتوانید آزادانهتر حرکت کنید و بدون بار سنگین از سفر خود لذت ببرید.»
اصطلاح Road Trip برای سفرهای جادهای
به سفری که با خودرو انجام میشود Road Trip میگویند و به معنای «سفر جادهای» است و فرد میتوانید در سفر جادهای از مکانهای مختلفی بازدید کند. به مثالی از این اصطلاح دقت کنید:
.We decided to go on a road trip across the country to explore new places and create unforgettable memories
«ما تصمیم گرفتیم که یک سفر جادهای در سراسر کشور داشته باشیم تا مکانهای جدید را کشف کنیم و خاطرات فراموشنشدنی بسازیم.»
اصطلاح Travel Bug برای علاقهمندان به سفر
Travel Bug به معنای «علاقه شدید به سفر» است و به عنوان اصطلاحات گردشگری به انگلیسی شناخته میشود. به این جمله توجه کنید:
.Ever since she caught the travel bug, she’s been exploring new countries every year
«از وقتی که به سفر علاقهمند شد، هر سال به کشورهای جدیدی سفر میکند.»
اصطلاح Hitchhiking برای سفرهای رایگان
Hitchhiking بهصورت «رایگانسواری»، «ماشین عبوری» یا «اتوستاپ» ترجمه میشود که فرد میتواند با درخواست از رانندگان عبوری، بدون پرداخت هزینه به مقصد خود برسد. به جمله زیر توجه کنید:
Hitchhiking across the country, Sarah discovered the kindness of strangers and the beauty of unexpected adventures.
سارا در حین سفر با ماشینهای عبوری در سراسر کشور، مهربانی غریبهها و زیبایی ماجراجوییهای غیرمنتظره را کشف کرد.
اصطلاح Off the Beaten Path در سفرهای خاص
Off the Beaten Path به معنای «جای بکر و خلوت» و «دور از مسیرهای معمول» است. به مثال زیر دقت کنید:
.We found a beautiful beach off the beaten path
«یک ساحل زیبا دور از مسیرهای معمول پیدا کردیم.»
ضروریترین اصطلاحات انگلیسی گردشگری
به ضروریترین اصطلاحات گردشگری به انگلیسی، معانی آنها و جملههای زیر توجه کنید:
Travel Agency (آژانس مسافرتی)
این اصطلاح قبل از آغاز سفر مورد استفاده قرار میگیرد. بهعنوانمثال:
.The travel agency booked a unique trip for us
«آژانس مسافرتی یک سفر منحصربهفرد را برای ما رزرو کرد.»
Tour Guide (راهنمای تور)
در سفرهایی که با تور انجام میشوند راهنمای تور همواره گردشگران را راهنمایی میکند. بهعنوانمثال:
.The tour guide led us through the ancient ruins, sharing fascinating stories of the past
«راهنمای تور ما را از میان خرابههای باستانی عبور داد و داستانهای جذابی از گذشته را با ما به اشتراک گذاشت.»
Travel Voucher (ووچر سفر)
در برخی سفرها تأخیرهایی در پرواز یا سایر جزئیات سفر رخ میدهد که برای بیان آن از این اصطلاح استفاده میشود. به مثال زیر دقت کنید:
.We received a travel voucher as compensation for the delayed flight
«ما بهعنوان غرامت برای تأخیر پرواز، یک ووچر سفر دریافت کردیم.»
Travel Restrictions (محدودیتهای سفر)
این عبارت به خصوص در دوران کرونا بارها مورد استفاده قرار گرفته است و هشدارهایی را به مسافران میدهد. بهعنوانمثال:
.Travel restrictions were lifted just in time for our vacation
«محدودیتهای سفر درست به موقع برای تعطیلات ما برداشته شد.»
Travel Advisory (هشدارنامۀ مسافرتی)
مسافران به خصوص در زمان رزرو پرواز باید هشدارهای سفر را بررسی کنند. بهعنوانمثال:
.We checked the travel advisory before booking our trip
«قبل از رزرو سفرمان، هشدار سفر را بررسی کردیم.»
Travel Visa (ویزای سفر یا روادید گردشگری)
برخی از کشورها برای ورود مسافران از آنها ویزا میخواهند. بهعنوانمثال:
.You need a travel visa to enter some countries, such as Japan
«برای ورود به برخی کشورها، مانند ژاپن، نیاز به ویزای سفر دارید.»
Travel Insurance (بیمه سفر، بیمه مسافرتی)
Travel Insurance به بیمهای گفته میشود که هزینههای احتمالی مانند لغو پرواز، بیماری یا حوادث مختلف را در طول سفر پوشش میدهد. به مثال زیر توجه کنید:
.Travel insurance covers unexpected events, ensuring a worry-free trip
«بیمه مسافرتی حوادث غیرمنتظره را پوشش میدهد و سفری بدون نگرانی را تضمین میکند.»
نتیجهگیری
با یادگیری اصطلاحات انگلیسی گردشگری میتوانید تجربههای بهتری از سفرهای خود داشته باشید و با انسانهای بیشتری به گفتگو بپردازید. تکرار این اصطلاحات در جملههای مختلف به درک بهتر شما از مفاهیم سفر و گردشگری کمک زیادی میکند، از این رو فرصت جملهسازی با این عبارتهای کاربردی را از دست ندهید.