داستانهای موفقیت همیشه الهامبخش بودهاند. آنها به ما نشان میدهند که با وجود چالشها، میتوان به اهدافمان دست یافت و رویاهایمان را محقق کنیم. در این مقاله، 5 داستان کوتاه انگلیسی در مورد موفقیت را با هم میخوانیم. این داستانها نه تنها به بهبود زبان انگلیسی شما کمک میکنند، بلکه میتوانند انگیزه و الهامبخش شما در مسیر رسیدن به موفقیت باشند.
1- The Tortoise and the Hare (لاکپشت و خرگوش)
The Classic Tale of Slow and Steady Wins the Race (داستان کلاسیک پیروزی آهسته و پیوسته در مسابقه)
This classic fable tells the story of a race between a fast but arrogant hare and a slow but determined tortoise. The hare, confident in his speed, takes a nap during the race, while the tortoise, with his perseverance and focus, continues to move forward slowly but surely. In the end, the tortoise wins the race, proving that consistency and determination are key to achieving success.
ترجمه: این افسانه کلاسیک داستان مسابقهای بین یک خرگوش سریع اما مغرور و یک لاکپشت کند اما مصمم را روایت میکند. خرگوش که به سرعت خود اطمینان دارد، در طول مسابقه چرت میزند، در حالی که لاکپشت با پشتکار و تمرکز خود، به آرامی اما مطمئناً به جلو حرکت میکند. در نهایت، لاکپشت برنده مسابقه میشود و ثابت میکند که ثبات و عزم راسخ کلید دستیابی به موفقیت هستند.
کلمات مهم این داستان :
- Tortoise: لاکپشت
- Hare: خرگوش
- Arrogant: مغرور
- Determined: مصمم
- Perseverance: پشتکار
- Consistency: ثبات
- Fable: افسانه
2- The Little Engine That Could (موتور کوچولویی که میتوانست)
A Story of Self-Belief and Perseverance (داستانی در مورد خودباوری و پشتکار)
This children’s story tells the tale of a small train engine that is tasked with pulling a heavy load of toys over a steep mountain. Despite facing doubts and challenges, the little engine keeps repeating the mantra “I think I can, I think I can” and eventually succeeds in its mission. This story emphasizes the power of positive self-talk and the importance of believing in oneself even when faced with seemingly insurmountable obstacles.
ترجمه: این داستان انگلیسی کوتاه کودکانه، داستان یک موتور قطار کوچک را روایت میکند که وظیفه دارد بار سنگینی از اسباببازیها را از یک کوه شیبدار بالا بکشد. با وجود تردیدها و چالشها، موتور کوچک مدام این جمله را تکرار میکند: “فکر میکنم میتوانم، فکر میکنم میتوانم” و در نهایت در ماموریت خود موفق میشود. این داستان بر قدرت گفتگوی مثبت با خود و اهمیت باور به خود حتی در مواجهه با موانع به ظاهر غیرقابل عبور تأکید میکند.
کلمات مهم این داستان :
- Engine: موتور
- Steep: شیبدار
- Mantra: ورد، ذکر
- Insurmountable: غیرقابل عبور
- Obstacles: موانع
3- The Ant and the Grasshopper (مورچه و ملخ)
The Importance of Hard Work and Preparation (اهمیت سخت کوشی و آمادگی)
This fable contrasts the hardworking ant who spends the summer diligently gathering food for the winter with the carefree grasshopper who spends his time singing and playing. When winter arrives, the ant is prepared and has plenty of food, while the grasshopper is left hungry and vulnerable. This story highlights the importance of hard work, planning, and preparation in achieving success and security.
ترجمه: این افسانه، مورچه سختکوشی را که تابستان را با جدیت به جمعآوری غذا برای زمستان میگذراند، با ملخ بیخیالی که وقت خود را صرف آواز خواندن و بازی میکند، مقایسه میکند. با فرا رسیدن زمستان، مورچه آماده است و غذای زیادی دارد، در حالی که ملخ گرسنه و آسیبپذیر میماند. این داستان بر اهمیت سخت کوشی، برنامهریزی و آمادگی در دستیابی به موفقیت و امنیت تأکید میکند.
کلمات مهم این داستان :
- Ant: مورچه
- Grasshopper: ملخ
- Diligently: با پشتکار
- Carefree: بیخیال
- Vulnerable: آسیبپذیر
4- The Boy Who Cried Wolf (پسری که فریاد گرگ میزد)
The Value of Honesty and Trustworthiness (ارزش صداقت و قابل اعتماد بودن)
This story tells the tale of a shepherd boy who repeatedly tricks the villagers by falsely claiming that a wolf is attacking his sheep. When a real wolf appears, the villagers no longer believe him, and his sheep are eaten. This story teaches the importance of honesty and trustworthiness in building credibility and achieving success in life.
ترجمه: این داستان کوتاه انگلیسی در مورد موفقیت، داستان یک چوپان را روایت میکند که بارها با ادعای دروغین حمله گرگ به گوسفندانش، روستاییان را فریب میدهد. وقتی یک گرگ واقعی ظاهر میشود، روستاییان دیگر او را باور نمیکنند و گوسفندانش خورده میشوند. این داستان اهمیت صداقت و قابل اعتماد بودن در ایجاد اعتبار و دستیابی به موفقیت در زندگی را آموزش میدهد.
کلمات مهم این داستان :
- Shepherd: چوپان
- Repeatedly: مکرراً
- Falsely: به دروغ
- Claiming: ادعا کردن
- Credibility: اعتبار
5- The Lion and the Mouse (شیر و موش)
The Power of Kindness and Helping Others (قدرت مهربانی و کمک به دیگران)
This fable tells the story of a lion who spares the life of a mouse. Later, the mouse repays the lion’s kindness by helping him escape from a hunter’s trap. This story demonstrates that even small acts of kindness can have a significant impact and that helping others can lead to unexpected rewards and success.
ترجمه: این افسانه داستان شیری را روایت میکند که جان یک موش را نجات میدهد. بعدها، موش با کمک به شیر برای فرار از تله شکارچی، لطف شیر را جبران میکند. این داستان نشان میدهد که حتی اعمال کوچک مهربانی میتواند تأثیر قابل توجهی داشته باشد و کمک به دیگران میتواند منجر به پاداشها و موفقیتهای غیرمنتظره شود.
کلمات مهم این داستان :
- Spare: بخشیدن، امان دادن
- Repays: جبران میکند
- Hunter: شکارچی
- Trap: تله
خرید کتاب داستان کوتاه انگلیسی