علائم نگارشی در انگلیسی (punctuation) بهعنوان مجموعهای از نمادها تعریف میشوند که برای تفکیک و روشنکردن معنای جملات و عناصر نوشتاری مورد استفاده قرار میگیرند.
علائم نگارشی در انگلیسی به خوانندگانِ یک نوشته میگویند که کجا مکث کنند، چه کلماتی نقلقول و کدامها توضیحدهنده هستند، کلمات در کجا حذف شدهاند و بسیاری از موارد دیگری را که برای خواندن یک نوشتۀ انگلیسی نیاز دارید، برایتان بیان میکنند؛ بنابراین، علائم نگارشی در زبان انگلیسی جنبه مهمی از ارتباطات نوشتاری هستند؛ زیرا به انتقال دقیق معنا و جلوگیری از ابهام کمک میکنند. رایجترین علائم نگارشی در زبان انگلیسی عبارتاند از: حروف بزرگ، نقطه، علامت سؤال، کاما، دونقطه و نیمهویرگول، علامت تعجب و علامت نقلقول. اکنون در این مقاله قصد داریم تا انواع علائم نگارشی به انگلیسی را بهطور کامل برای شما توضیح دهیم. با ما همراه باشید.
انواع علائم نگارشی در انگلیسی و کاربردهای آنها
در فهرست زیر، تعدادی از علائم نگارشی رایج در زبان انگلیسی را میبینید:
- نقطه (.)
- علامت سوال و علامت تعجب (? and !)
- ویرگول comma (,)
- دونقطه و نقطه ویرگول ( : and ; )
- علامت نقل قول (” “)
- خط فاصله و خط تیره ( – )
- براکت، آکولاد و پرانتز ( [] and {} and ())
- آپاستروف (‘)
اکنون با تکتک این علائم نگارشی در انگلیسی با مثال آشنا خواهید شد:
نقطه (Full stop)
Full stop یا نقطه در انگلیسی آمریکایی، period نیز نامیده میشود و نشاندهندۀ توقف کامل در یک جمله است. نقطه در پایان جمله یا در برخی از اختصارات استفاده میشود. به خاطر داشته باشید که در یک جمله، پیشاز نقطه فضای خالی وجود ندارد (یعنی نقطه دقیقاً به پایان جمله میچسبد) و پساز نقطه، جمله بعدی با یک فاصله خالی شروع میشود.
اما اختصارات چه چیزهایی هستند؟ در زبان انگلیسی سه نوع اختصار وجود دارد:
- اختصارات بدون نقطه، مانند CIA، CNN، MTV؛
- اختصاراتی که همیشه نقطه پایان دارند، مانند: i.e و e.g. و etc؛
- اختصاراتی که گاهی نقطه پایان دارند و گاهی ندارند؛ مانند Mr./Mr a.m./AM Dr./Dr.
در توضیح مورد 3، باید بگوییم که در انگلیسی بریتانیایی، عناوین و افتخارات معمولاً بدون نقطه نوشته میشوند؛ اما این موارد در انگلیسی آمریکایی با نقطه نوشته میشوند. انگلیسی بریتانیایی معمولاً از a.m و p.m استفاده میکند (با حروف کوچک و با نقطه)؛ اما این عبارات در انگلیسی آمریکایی با حروف بزرگ و بدون نقطه (AM و PM) نوشته میشود؛ بنابراین هر دو دسته درست هستند و شما میتوانید با توجه به تنوع زبان انگلیسی از آنها استفاده کنید.
در ادامه هم 2 مثال برای استفاده از نقطه در جمله میبینیم:
- I know you well.
من شما را خوب میشناسم.
- She wakes up at 5 a.m. everyday.
او هر روز ساعت 5 صبح از خواب بیدار میشود.
علامت سوال و علامت تعجب (Question Mark & Exclamation Mark)
علامت سؤال (؟) در انتهای یک سؤال مستقیم (سؤالاتی که با wh شروع میشوند و سؤالات yes/no) استفاده میشود. سؤال مستقیم جملهای است که مستقیماً از مخاطب سؤال میکند؛ مثلاً:
- Where are you?
شما کجا هستید؟
- Are you ok?
خوبی؟
علامت تعجب (!) نیز در انتهای جملهای استفاده میشود که احساسات شدیدی مانند عصبانیت، تعجب، شادی و غیره را بیان میکند. توجه کنید که معمولاً از what و how در ابتدای جمله برای ساختن یک عبارت تعجبی استفاده میشود. مثال:
- Oh no! I can’t believe it!
وای نه! نمیتوانم آن را باور کنم!
- What a mistake!
چه اشتباهی!
ویرگول (Comma)
کاما یکی از پرکاربردترین علائم نگارشی در انگلیسی است که برای سه هدف اصلی استفاده میشود:
برای جداکردن آیتمها در یک لیست:
از کاما برای جداکردن موارد موجود در یک لیست استفاده میکنیم. برای معرفی آخرین مورد در لیست، پساز کاما از “and” استفاده میشود. مثال:
- I have bought some rice, milk, bananas, and bread.
من مقداری برنج، شیر، موز و نان خریدهام.
- We need to take water, fruits, sleeping bags, canned food, and tent for camping.
برای کمپینگ باید آب، میوه، کیسه خواب، کنسرو و چادر ببریم.
پیشاز حروف ربط خاص:
ما میتوانیم پیشاز حروف ربط روبهرو از کاما استفاده کنیم: ‘and’، ‘but’، ‘so’ و ‘or’.
به این مثالها دقت کنید:
- You can tell her, but she’ll get upset.
می توانید به او بگویید؛ اما او ناراحت میشود.
- This was his last chance, so he took it.
این آخرین فرصت او بود؛ بنابراین از آن استفاده کرد.
برای اضافهکردن اطلاعات غیرضروری:
میتوانیم از یک کاما یا گاهی دو کاما برای جداکردن اطلاعات غیرضروری از بقیه جمله استفاده کنیم. اطلاعات غیرضروری اطلاعاتی هستند که آنها را میتوان بدون تغییر معنای کلی از جمله حذف کرد؛ مثلاً:
- Usually, I go to school.
معمولاً من به مدرسه میروم.
- Apparently, he was a very good painter.
ظاهراً نقاش بسیار خوبی بود.
- Beijing, which is the capital of China, has a mixture of modern and ancient architecture.
پکن که پایتخت چین است، ترکیبی از معماری مدرن و باستانی دارد.
در مثالهای بالا، Usually و Apparently و which is the capital of China اطلاعات غیرضروری بودند.
کاما را میتوان برای بسیاری از اهداف دیگر نیز استفاده کرد. کاما در ذکر تاریخ و اعداد، پساز قیدها، در گفتار مستقیم و بین صفتها استفاده میشود.
در ادامه میتوانید چند نمونه را مشاهده کنید:
- 3,000,000 (عدد)
- April 1st, 1999, she left him. (تاریخ)
- He said, “I am not going to do that.”
گفت: من این کار را نمیکنم. (در سخنرانی مستقیم گزارششده یا direct reported speech)
- There was a big, fascinating, marvelous wedding there.
یک عروسی بزرگ، جذاب و شگفتانگیز در آنجا برگزار شد. (بین صفتها)
دو نقطه و نقطه ویرگول (Colons & Semicolons)
از دو نقطه (:) برای معرفی مثالها، توضیحات یا جزئیات استفاده میشود. در هنگام استفاده از این نوع علائم نگارشی به انگلیسی، ایدۀ اصلی جمله پیشاز دو نقطه بیان میشود و توضیح یا مثالها درست پساز آن ظاهر میشوند. از دو نقطه میتوان برای معرفی یک لیست، یک گفتوگو، یک عنوان یا برای نشاندادنِ تأکید استفاده کرد.
- The power outage has caused many problems: darkness, burnt out electric devices, transportation disruption, and so on.
قطع برق، مشکلات زیادی را ایجاد کرده است: تاریکی، سوختن وسایل برقی، اختلال در حملونقل و…. (در اینجا ایده کلی جمله، بیان مشکلات قطع برق است و پساز دو نقطه میتوانیم توضیحات یا مثالها را ببینیم.)
- I can be sure of one thing: she won’t let you to get a dog.
من میتوانم از یک چیز مطمئن باشم: او به شما اجازه نمیدهد که یک سگ بگیرید. (تأکید را نشان دهد)
- What we need for the cake is: butter, flour, water, etc.
آنچه برای کیک نیاز داریم این است: کره، آرد، آب و غیره. (معرفی یک لیست)
- She played: 3GA.
او 3GA بازی کرد. (معرفی یک عنوان)
اما Semicolons یا نقطه ویرگول (;) یکی از گیجکنندهترین علائم نگارشی در انگلیسی است که درکل چیزی شبیه نقطه پایان است؛ زیرا هر دو در پایان یک جمله کامل استفاده میشوند. بااینحال نقطه ویرگول نشان میدهد که جملات، پیش و پساز آن به هم وصل شدهاند و یک ایده را بیان میکنند و درواقع، ارتباط بین آنها بهطور کامل قطع نشده است.
درواقع نقطهویرگول، ترکیبی از نقطه (پایان جمله) و ویرگول (ارتباط بین دو جمله) است؛ مثلاً:
- The weather is so hot; it’s impossible to get out of the house without getting a heatstroke.
هوا خیلی گرم است؛ خارجشدن از خانه بدون گرمازدگی غیرممکن است.
همانطور که در مثال بالا مشاهده میکنید، از نقطه ویرگول برای پیونددادنِ دو عبارت مستقل استفاده میشود. Semicolonها همچنین میتوانند در موارد زیر ظاهر شوند:
- پیشاز قیدهای ربطی، مانند «however»، «thereafter»، «therefore» و غیره.
- پیشاز حروف ربط همپایه، مانند “but”، “or”، “and”.
مثال:
- We couldn’t go; however, we really wanted to.
ما نتوانستیم برویم؛ بااینحال، ما واقعاً میخواستیم برویم. (قیدهای ربطی)
- We were looking for what they called us for; and the result was disappointing.
ما بهدنبال چیزی بودیم که ما را بهخاطر آن صدا کردند؛ و نتیجه ناامیدکننده بود. (حروف ربط همپایه)
علامت سوال (Quotation Mark)
علامت نقلقول (” “) یکی دیگر از علائم نگارشی در انگلیسی است که از آن در هنگام گزارش یک گفتار مستقیم استفاده میشود. همچنین برای جلوگیری از تکرار در یک لیست، میتوان از Quotation Mark استفاده کرد. دو نوع علامت نقلقول وجود دارد: تکی (‘) و دوتایی (“).
معمولاً میتوان از هر دوی این علائم بهجای همدیگر استفاده کرد؛ اما در برخی موارد، بهتر است از یکی از آنها بهطور خاص استفاده کنید. مثال:
- He laughed and said, “you’ll kill me with these jokes”.
خندید و گفت: با این شوخیها مرا میکشی.
- She asked, ” Who is the lead actor.”
او پرسید: بازیگر اصلی کیست؟ (سخنرانی مستقیم)
در ادامه مثال دیگری از نحوۀ استفاده از علامت نقلقول در یک لیست برای جلوگیری از تکرار آمده است:
names of fathers | |
Max | Steve |
” | Rhone |
” | Mia |
وقتی میخواهیم روی یک کلمه یا عبارت در جمله تأکید کنیم، از علامت نقلقول استفاده میکنیم؛ مثلاً:
- This is a sentence where the ‘adverb’ plays the central role.
این جملهای است که در آن «قید» نقش مرکزی را بازی میکند.
همچنین میتوانیم از علامت نقلقول برای نشاندادن کنایه، بدبینی و طعنهزدن استفاده کنیم؛ مثلاً:
- My “friends” left me there all alone.
دوستانِ من، من را در آنجا تنها گذاشتند. (در اینجا قراردادن کلمه friends در (” “) برای نشاندادن کنایه است؛ زیرا آنها بهعنوان دوستان واقعی عمل نکردند.)
- The “clean” sheets smelled like mold.
ورقههای تمیز، بوی کپک میدادند.
همچنین زمانی که کلمات در معنای تحتاللفظی خود استفاده نمیشوند، میتوانید از علامت نقلقول استفاده کنید.
- The TV ‘knows’ when I have homework, it starts playing all the good shows.
تلویزیون «میداند» وقتی من تکلیف دارم، شروع به پخش همه برنامههای خوب میکند. (واضح است که تلویزیون نمیتواند چیزی بداند؛ بنابراین از این کلمه بهصورت استعاری استفاده میشود.)
هنگامی که به کلمهای بهطور کلی بهعنوان یک کلمه اشاره میکنید و بهمعنای آن کاری ندارید، میتوانید از علامت نقلقول استفاده کنید؛ مثلاً:
- How do you spell ‘whitening’?
چگونه املای سفیدشدن را مینویسید؟ (در اینجا ما از کلمه whitening برای معنای آن استفاده نمیکنیم و آن را با استفاده از علامت نقلقول نشان میدهیم.)
خط تیره (Hyphens & Dashes)
خط ربط (Hyphens) و خط تیره (Dashes) بسیار شبیه به هم هستند؛ اما عملکردهای متفاوتی دارند.
Dashes
ما دو نوع خط تیره داریم:
- en dashes (–)
- em dashes (—)
ابتدا کار را با خط تیره en (–) شروع میکنیم. این علامت نگارشی در انگلیسی برای جایگزینی کلماتی مانند and، through و to در هنگام نشاندادن محدودههای عددی، توصیف جهتها، روابط یا امتیازات استفاده میشود.
- The world war one (1914–1918) was a great disaster.
جنگ جهانی اول (1914-1918) یک فاجعه بزرگ بود.
- Midwest-southwest bridge
پل میانه غربی-جنوب غربی
گاهی اوقات، در انگلیسی بریتانیایی، en dash همان کاری را انجام میدهد که em dash انجام میدهد. در این موارد، در دو طرف خط، فاصله خالی (بهاندازه یک اسپیس) وجود دارد تا اطلاعات اضافی به جمله اضافه شود.
برای این منظور میتوان از کاما نیز استفاده کرد؛ اما زمانی که اطلاعاتی که اضافه میکنیم بهخوبی با کل جمله فیت نباشند، خط تیره ترجیح داده میشود.
- Jeff – who is my best friend – already went back home.
جف – که بهترین دوست من است – قبلاً به خانه برگشته است.
بنابراین خط تیره Em (—) هم یکی از علائم نگارشی در انگلیسی است که مانند پرانتز و کاما عمل میکند و اطلاعات غیر ضروری را به جمله اضافه میکند و معمولاً زمانی استفاده میشود که اطلاعاتی که به جمله اضافه میکنیم بهخوبی در جمله قرار نمیگیرند.
دشهای em را میتوان با فاصله در دو طرف یا بدون فاصله استفاده کرد.
- My best friend—who I haven’t seen in years—got married yesterday.
بهترین دوستم – که سالها است او را ندیده ام – دیروز ازدواج کرد.
- Years ago — never mind how long precisely — I thought I could run all around the globe.
سالها پیش – اصلاً مهم نیست که دقیقاً چه مدت پیش بود – فکر میکردم میتوانم در سراسر جهان بدوم.
همچنین میتوانیم هنگام تکرار یک قسمت یا عبارت تأکیدی در یک جمله از خط تیره استفاده کنیم. در این حالت میتوانیم از یک خط تیره در ابتدای قسمت تأکیدی استفاده کنیم. این مثال را ببینید:
- The beautiful sky—the clear blue sky—was her dream.
آسمان زیبا – آسمان آبی روشن – رویای او بود.
Hyphens
اولین نکته در مورد خط ربط (-) این است که با خط تیره (– and —) یکسان نیستند. خط ربط برای موارد زیر استفاده میشود:
- تشکیل صفات مرکب پیشاز یک اسم:
- It is a short-term plan.
یک برنامه کوتاهمدت است.
- I went for a full-body massage.
ماساژ کل بدن رفتم.
- تشکیل صفتهای مرکب با اسمها:
- Why are you wearing these old-fashioned clothes?
چرا این لباسهای قدیمی را میپوشی؟
- Have you seen that six-feet girl?
آیا آن دختر شش پا را دیدهای؟
- همراه با برخی پیشوندها:
- I saw my ex-wife yesterday.
دیروز همسر سابقم را دیدم.
- She is a self-made girl.
او یک دختر خودساخته است.
- افزایش وضوح و خوانایی جملات:
- I will re-design the whole place.
من کل مکان را دوباره طراحی خواهم کرد.
- They wanted to re-elect him.
می خواستند او را دوباره انتخاب کنند. (بهجای نوشتن reelect که خواندن آن سخت است.)
براکت، آکولاد و پرانتز (Brackets, Braces, & Parentheses)
این علائم نگارشی در انگلیسی به 4 دسته تقسیم میشوند:
- براکت [ ]؛
- براکتهای مجعد { } یا بریسها (کروشه)؛
- براکتهای زاویهای < >؛
- پرانتز یا براکتهای گرد ( ).
از براکتهای مربعی برای افزودن اطلاعات، نظرات یا تعریف چیزی در یک جمله استفاده میشود:
- They said the [cancer] patients are not satisfied with the services.
آنها گفتند بیماران [سرطانی] از خدمات راضی نیستند. (دادن اطلاعات اضافی)
- We need a doctor [an expert] to do the surgery.
برای انجام جراحی به پزشک [متخصص] نیازمندیم. (افزودن نظرات)
- The indolent [lazy] man spent all day at home.
مرد کاهل [تنبل] تمام روز را در خانه گذراند. (تعریف کلمه indolent)
از بریسها معمولاً در معادلات ریاضی، شیمیایی و آماری استفاده میشود.
- 2{1 + [32 + 3]}
پرانتزها برای دو منظور استفاده میشوند:
- اطلاعاتدادن در مورد (تاریخ، پاسخ و آمار).
- تنظیم اعداد و حروف (گزینهدادن).
- The doctors did what was possible (they couldn’t do more).
پزشکان آنچه را که ممکن بود انجام دادند (بیشاز این نمیتوانستند انجام دهند). (دادن اطلاعات)
- The world war one (1914–1918) was a great disaster.
جنگ جهانی اول (1914-1918) یک فاجعه بزرگ بود. (دادن تاریخ)
- Remember to take: (1) pen (2) ruler (3) hair brushes.
به یاد داشته باشید که این موارد را مصرف کنید: (1) قلم (2) خطکش (3) برس مو.
- Write your opinion(s) here.
نظر(های) خود را اینجا بنویسید. (خواننده میتواند نحوه خواندن opinion یا opinions را خودش انتخاب کند.)
نکته: در زبان فارسی، ما خیلی جاها اطلاعات اضافی یا ایدههای خود را درون پرانتز مینویسیم؛ اما در انگلیسی سعی کنید از استفاده از پرانتز برای اضافهکردن ایدههای طولانی در جملات خود اجتناب کنید؛ چون برای این منظور میتوانید از ویرگول یا خط تیره استفاده کنید.
آپاستروف (Apostrophe)
آپستروف آخرین مورد از علائم نگارشی در انگلیسی است که باید به آن بپردازیم. آپوستروف (‘) در دو مورد استفاده میشود:
برای ایجاد فرمهای انقباضی؛ مثلاً:
- Isn’t → is not
برای تشکیل اسمهای ملکی؛ مثلاً:
- Sarah’s father
نکته: ما هرگز نمیتوانیم از آپستروف برای ایجاد جمع استفاده کنیم، مگر اینکه به چند حرف اشاره کنیم؛ مثلاً:
- How many M’s are there in ‘common’?
چند M در کلمه common وجود دارد؟
سخن پایانی
بیایید با این واقعیت روبهرو شویم: علائم نگارشی در انگلیسی میتوانند واقعاً پیچیده باشند. آنها ابزاری ضروری برای وضوح و خوانایی متن در زبان انگلیسی هستند و به نویسندگان کمک میکنند تا افکار خود را بهطور دقیق و مؤثر سازماندهی و بیان کنند. همچنین به خوانندگان کمک میکنند تا متن را بهدرستی درک کنند.