آموزشی

اصطلاحات نظامی به انگلیسی ؛ لغات کاربردی جنگ

جهانی که در آن زندگی می‌کنیم، متأسفانه مملو از رویدادهای تلخی است که ریشه در جنگ و درگیری دارد. آشنایی با زبان مشترک جنگ، یعنی اصطلاحات نظامی به انگلیسی، می‌تواند به ما کمک کند تا بهتر درک کنیم در اطراف ما چه اتفاقاتی و برای چه رخ می‌دهند.

فهرست مطالب نمایش

تصور کنید در حال تماشای یک فیلم جنگی هستید یا یک خبر نظامی را دنبال می‌کنید. شنیدن اصطلاحاتی مانند «عملیات هوایی»، «خط مقدم» یا «آتش‌بس» بدون درک معنای دقیق آن‌ها، لذت و درک شما را از آن رویداد کم می‌کند. اینجاست که اهمیت دانستن اصطلاحات نظامی به چشم می‌آید.

در این مقاله، قصد داریم شما را با برخی از پرکاربردترین اصطلاحات نظامی به زبان انگلیسی آشنا کنیم تا بتوانید به راحتی در مورد جنگ‌ها و عملیات نظامی صحبت کرده و آن‌ها را بهتر تحلیل کنید. تا انتها همراه ما باشید.

اصطلاحات نظامی رایج در زبان انگلیسی

اصطلاحات نظامی به انگلیسی اغلب ریشه در تاریخ و فرهنگ نظامی دارند و در طول زمان تکامل یافته‌اند. این اصطلاحات نه تنها در محیط‌های نظامی، بلکه در گفتگوهای روزمره نیز استفاده می‌شوند. برای بهتر درک کردن این اصطلاحات، آن‌ها را به چند دسته تقسیم می‌کنیم:

اصطلاحات مربوط به موقعیت و عملیات نظامی

در موقعیت‌های نظامی و عملیات‌های مهم این اصطلاحات استفاده می‌شوند که به شرح زیر هستند:

اصطلاح Boots on the ground

این اصطلاح به معنی «نیروهای زمینی مستقر در یک منطقه عملیاتی» است. به‌عنوان‌مثال:

There are thousands of boots on the ground in Afghanistan.

«هزاران نیروی زمینی در افغانستان مستقر هستند.»

اصطلاح Collateral damage

این اصطلاح به معنای «خسارت‌های جانبی» است و به خسارت‌های جانبی غیرنظامیان یا اموال آن‌ها در جریان عملیات نظامی» مربوط می‌شود. به‌عنوان‌مثال:

The airstrike caused a lot of collateral damage.

«این حمله هوایی خسارات جانبی زیادی به بار آورد.»

اصطلاح Ceasefire

این اصطلاح به معنای «آتش‌بس و توقف موقت درگیری‌های نظامی» است. به‌عنوان‌مثال:

The two sides agreed to a ceasefire.

«دو طرف روی آتش‌بس توافق کردند.»

اصطلاح Casualty

Casualty از جمله اصطلاحات نظامی به انگلیسی است که به صورت «تلفات انسانی، کشته یا زخمی شدن» ترجمه می‌شود. به‌عنوان‌مثال:

The battle resulted in heavy casualties.

«این نبرد تلفات سنگینی را به همراه داشت.»

اصطلاح Truce

این اصطلاح مهم انگلیسی به معنای «آتش‌بس موقت» است. به‌عنوان‌مثال:

A truce was agreed upon to allow for the exchange of prisoners.

«برای تبادل اسرا با آتش‌بس موافقت شد.»

اصطلاحات مربوط به سلسله مراتب نظامی

مهم‌ترین اصطلاحات مربوط به سلسله مراتب نظامی به شرح زیر هستند:

صحبت یک نظامی با روانپزشک

اصطلاح Enlisted personnel

این اصطلاح به صورت «پرسنل داوطلب و پرسنل استخدام شده» ترجمه می‌شود. به‌عنوان‌مثال:

Enlisted personnel are the backbone of any military force.

«پرسنل داوطلب ستون فقرات هر نیروی نظامی هستند.»

اصطلاح Private

این اصطلاح به معنای «سرباز وظیفه» است. به‌عنوان‌مثال:

A private should always obey their superior officer.

«یک سرباز همیشه باید از افسر ارشد خود اطاعت کند.»

اصطلاح Corporal

این اصطلاح به معنای «سرجوخه» است. به‌عنوان‌مثال:

The corporal gave his squad a pep talk before the mission.

«سرجوخه قبل از مأموریت، به گروهش روحیه داد.»

اصطلاح Sergeant

این اصطلاح به معنای «گروهبان» است. به‌عنوان‌مثال:

The sergeant ordered his troops to advance.

«گروهبان به سربازانش دستور پیشروی داد.»

اصطلاح Sergeant Major

این اصطلاح به معنای «استوار» و «گروهبان یکم» است. به‌عنوان‌مثال:

I had the honor of meeting the Sergeant Major of the regiment.

«افتخار ملاقات با گروهبان سرگرد هنگ را داشتم.»

اصطلاح Commissioned officer

این اصطلاح به معنای «افسر وظیفه» است. به‌عنوان‌مثال:

A commissioned officer is expected to lead their troops with courage and integrity.

«انتظار می‌رود که یک افسر وظیفه، نیروهای خود را با شجاعت و صداقت رهبری کند.»

اصطلاح Second Lieutenant

این اصطلاح به صورت «ستوان دوم» ترجمه می‌شود. به‌عنوان‌مثال:

She was the first woman to be promoted to Second Lieutenant in her battalion.

«او اولین زنی بود که در گردان خود به درجه ستوان دومی رسید.»

اصطلاح First Lieutenant

این اصطلاح نظامی به انگلیسی معنی «ستوان یکم» را می‌دهد. به‌عنوان‌مثال:

She was promoted to First Lieutenant after her outstanding performance in the field exercises.

«او پس از عملکرد درخشانش در تمرینات میدانی به درجه ستوان یکمی ارتقا یافت.»

اصطلاح Captain

این اصطلاح نظامی به انگلیسی بسته به قرارگیری خود در شرایط مختلف، معانی متفاوتی به خود می‌گیرد. معانی Captain در زمینه نظامی به شرح زیر هستند:

  • سروان: Captain در ارتش، نیروی هوایی و تفنگ‌داران دریایی ایالات متحده، به افسری اطلاق می‌شود که رتبه‌ آن بالاتر از ستوان و پایین‌تر از سرگرد است. سروان مسئولیت فرماندهی یک گروه کوچک از سربازان را بر عهده دارد.
  • ناخدا یکم: در نیروی دریایی ایالات متحده، Captainبه فرمانده یک کشتی جنگی یا یک یگان دریایی بزرگ‌تر اطلاق می‌شود. ناخدا یکم مسئولیت کلیه عملیات و پرسنل کشتی را بر عهده دارد.
  • خلبان: در نیروی هوایی، Captainمی‌تواند به خلبانی اطلاق شود که مسئولیت هدایت یک هواپیما را بر عهده دارد.

علاوه بر کاربرد نظامی، Captain معانی دیگری نیز دارد، از جمله:

  • کاپیتان تیم: اصطلاح Captain در ورزش به رهبر یک تیم ورزشی اطلاق می‌شود.
  • سرپیشخدمت: در رستوران‌ها، Captainبه سرپیشخدمت یا مسئول سالن اطلاق می‌شود.
  • سرگروه: در برخی سازمان‌ها، Captainبه سرگروه یا رهبر یک گروه کوچک اطلاق می‌شود.

به‌عنوان‌مثال:

The captain ordered his troops to advance.

«کاپیتان به سربازانش دستور پیشروی داد.»

خوشحالی یک ارتشی از رسیدن نامه به دستش

اصطلاح Major

این اصطلاح به معنای «سرگرد» است. به‌عنوان‌مثال:

He was a decorated major with years of combat experience.

«او یک سرگرد مدال‌آور با سال‌ها تجربه جنگی بود.»

اصطلاح Lieutenant Colonel

این اصطلاح به معنای سرهنگ دوم است. به‌عنوان‌مثال:

The lieutenant colonel was in charge of planning the operation.

«سرهنگ دوم مسئول برنامه‌ریزی عملیات بود.»

اصطلاح Colonel

این اصطلاح به معنای «سرهنگ» است و به سرهنگ‌های ارتش گفته می‌شود. به‌عنوان‌مثال:

He was a highly respected colonel known for his strategic mind.

«او یک سرهنگ بسیار محترم بود که به خاطر ذهن استراتژیکش شناخته می‌شد.»

اصطلاح Brigadier General

این اصطلاح معنای «سرتیپ» در نیروی زمینی ایالات متحده آمریکا را می‌دهد. به‌عنوان‌مثال:

The brigadier general commanded a brigade of several thousand soldiers.

«سرتیپ فرماندهی یک تیپ متشکل از چند هزار سرباز را بر عهده داشت.»

اصطلاح Rank

این اصطلاح به معنی «مقام، رتبه و درجه» است. به‌عنوان‌مثال:

His rank in the military was captain.

«درجه او در ارتش، سروان بود.»

اصطلاح Promotion

این اصطلاح به صورت «ارتقا» ترجمه می‌شود. به‌عنوان‌مثال:

She received a promotion to major after her successful mission.

«او پس از مأموریت موفقیت‌آمیز خود به درجه سرگردی ارتقا یافت.»

اصطلاح Demotion

این اصطلاح به معنی «تنزل مقام یا رتبه» است. به‌عنوان‌مثال:

He faced a demotion for his misconduct during the operation.

«او به دلیل رفتار نادرست در طول عملیات با تنزل درجه مواجه شد.»

اصطلاحات مربوط به تاکتیک‌ها و استراتژی‌ها

مهم‌ترین اصطلاحات نظامی به زبان انگلیسی مرتبط با تاکتیک‌ها و استراتژی‌ها به شرح زیر هستند:

اصطلاح Guerrilla warfare

Guerrilla warfare از جمله مهم‌ترین اصطلاحات نظامی به انگلیسی است که معنی «جنگ چریکی، نوعی جنگ نامنظم با استفاده از تاکتیک‌های غافلگیرانه» را می‌دهد. به‌عنوان‌مثال:

The rebels used guerrilla warfare to defeat the government forces.

«شورشیان از جنگ چریکی برای شکست دادن نیروهای دولتی استفاده کردند.»

اصطلاح Siege

این اصطلاح معانی «محاصره، احاطه کردن یک شهر یا منطقه برای تسلیم کردن آن» را می‌دهد. به‌عنوان‌مثال:

The city was under siege for months.

«این شهر ماه‌ها در محاصره بود.»

اصطلاح Arsenal

این اصطلاح معانی «زرادخانه، محل تولید و نگهداری سلاح‌ها و مهمات» را می‌دهد. به‌عنوان‌مثال:

The country is modernizing its arsenal to deter potential threats.

«این کشور در حال مدرن‌سازی زرادخانه خود برای بازدارندگی تهدیدات احتمالی است.»

اصطلاح Armory

این اصطلاح در زبان فارسی به معنی «اسلحه‌خانه» است. در این مکان انواع مختلف سلاح، مهمات و تجهیزات نظامی نگهداری و تعمیر می‌شوند. فقط افراد نظامی می‌توانند وارد این مکان شوند. به‌عنوان‌مثال:

The soldiers stored their weapons in the armory.

«سربازان سلاح‌های خود را در اسلحه‌خانه ذخیره می‌کردند.»

تفاوت Armory با Arsenal در چیست؟

Arsenal و Armory هر دو اصطلاح نظامی هستند که به مکانی برای نگهداری و تولید سلاح‌ها اشاره دارند. با این حال، بین این دو اصطلاح تفاوت‌هایی وجود دارد:

  • Armory: معمولاً به مکانی کوچک‌تر و محلی اشاره دارد که در آن سلاح‌ها نگهداری و تعمیر می‌شوند.
  • Arsenal: به یک مکان بزرگ‌تر و صنعتی‌تر اشاره دارد که در آن سلاح‌ها تولید، ذخیره و گاهی اوقات تعمیر می‌شوند. به عبارت دیگر، Arsenal می‌تواند هم جنبه تولید و هم جنبه نگهداری را داشته باشد.

بنابراین، به طور خلاصه:

  • Armory: اسلحه‌خانه
  • Arsenal: زرادخانه یا کارخانه اسلحه‌سازی

اصطلاحات عامیانه انگلیسی نظامی

اصطلاحات عامیانه نظامی، اصطلاحاتی هستند که به صورت مداوم در بخش‌های مختلف امور نظامی استفاده می‌شوند که به شرح زیر هستند:

اصطلاحات عامیانه انگلیسی نظامی

اصطلاح Ambush

این لغات نظامی به انگلیسی به صورت «کمین، حمله غافلگیرانه به یک گروه دشمن» ترجمه می‌شود. به‌عنوان‌مثال:

The soldier’s set up an ambush to capture the enemy leader.

«سربازان کمینی را برای دستگیری فرمانده دشمن ترتیب دادند.»

اصطلاح Infiltration

این اصطلاح به صورت «نفوذ، ورود مخفیانه به یک منطقه تحت کنترل دشمن» ترجمه می‌شود. به‌عنوان‌مثال:

The enemy’s infiltration behind our lines was a major setback.

«نفوذ دشمن در پشت خطوط ما یک شکست بزرگ بود.»

اصطلاح Maneuver

این اصطلاح به صورت «مانور، حرکت نیروهای نظامی برای تغییر موقعیت یا فریب دادن دشمن» ترجمه می‌شود. به‌عنوان‌مثال:

The general ordered a flanking maneuver to surround the enemy.

«ژنرال دستور یک مانور احاطه‌کننده برای محاصره دشمن را صادر کرد.»

اصطلاح Stalemate

این لغات نظامی به انگلیسی به صورت «بن‌بست، وضعیتی که در آن هیچ یک از طرفین نمی‌توانند بر دیگری پیروز شوند» ترجمه می‌شود. به‌عنوان‌مثال:

The negotiations reached a stalemate.

«مذاکرات به بن‌بست رسید.»

اصطلاح Black op

این اصطلاح به صورت «عملیات سیاه، عملیات سری و محرمانه که دولت آن را انکار می‌کند» ترجمه می‌شود. به‌عنوان‌مثال:

The government denied any involvement in the black op.

«دولت هرگونه دخالت در عملیات سیاه را انکار کرد.»

اصطلاح Extraction

از مهم‌ترین اصطلاحات جنگ به انگلیسی Extraction است که به صورت «خروج، خارج کردن یک فرد یا گروه از یک منطقه خطرناک» ترجمه می‌شود. فیلمی با همین نام نیز با بازی Chris Hemsworth در ۲ قسمت عرضه شده است. مثال:

A daring extraction mission was carried out to rescue the hostages.

«یک مأموریت استخراج جسورانه برای نجات گروگان‌ها انجام شد.»

اصطلاح Target acquisition

این اصطلاح نظامی به انگلیسی به صورت «شناسایی هدف، پیدا کردن و شناسایی هدف مورد نظر برای حمله» ترجمه می‌شود. به‌عنوان‌مثال:

The sniper was waiting for target acquisition before firing.

«تک‌تیرانداز قبل از شلیک منتظر شناسایی هدف بود.»

اصطلاح Green beret

این اصطلاح به صورت «سبز کلاهان، سرباز نیروهای ویژه آمریکایی» ترجمه می‌شود. به‌عنوان‌مثال:

He was a highly trained Green Beret.

«او یک کلاه سبز بسیار آموزش دیده بود.»

اصطلاح Balls to the wall

Balls to the wall از جمله مهم‌ترین اصطلاحات جنگ به انگلیسی است که به صورت «با حداکثر تلاش، با تمام قدرت یا با تمام توان» ترجمه می‌شود. به‌عنوان‌مثال:

The soldiers went balls to the wall to rescue the hostages.

«سربازان با تمام توان برای نجات گروگان‌ها تلاش کردند.»

اصطلاح Bought the farm

Bought the farm اصطلاح عامیانه‌ای است که به صورت «مرگ در جنگ» ترجمه می‌شود. این اصطلاح ریشه‌های مختلفی دارد که یکی از آن‌ها اشاره به خرید یک مزرعه (farm) به‌عنوان پاداشی برای سربازان است، اما به طور کلی به معنای مرگ تلقی می‌شود. به‌عنوان‌مثال:

Unfortunately, he bought the farm in the last battle.

«متأسفانه، او در آخرین نبرد کشته شد.»

اصطلاح Hit the deck

این اصطلاح به معنی «به زمین بخواب» است. به‌عنوان‌مثال:

Hit the deck! There’s incoming fire!

«به زمین بخواب! تیراندازی می‌شود!» یا «به سرعت به زمین بخوابید! هدف حملات هستیم!»

اصطلاحات پزشکی نظامی به انگلیسی

مهم‌ترین اصطلاحات تخصصی پزشکی نظامی به شرح زیر هستند:

اصطلاح Blast Injury

این اصطلاح به معنای «آسیب ناشی از انفجار» است که می‌تواند به اندام‌ها، بافت‌ها و اندام‌های داخلی آسیب برساند. به‌عنوان‌مثال:

Soldiers in combat zones are at risk of suffering from blast injuries.

«سربازان در مناطق جنگی در معرض خطر آسیب‌های ناشی از انفجار هستند.»

اصطلاح Penetrating Trauma

این اصطلاح به معنای «آسیب ناشی از نفوذ جسم خارجی» است که به نفوذ جسمی خارجی مانند گلوله یا ترکش به بدن اشاره دارد. به‌عنوان‌مثال:

The bullet caused penetrating trauma to the victim’s left lung.

«گلوله با نفوذ به ریه چپ قربانی، باعث آسیب شدیدی به آن شد.»

پلاک و اطلاعات هویتی به‌جای‌مانده از نظامیان

اصطلاح Amputation

 این اصطلاح به معنای «قطع عضو» است که معمولا در جنگ رخ می‌دهد. به‌عنوان‌مثال:

Amputations were a common occurrence on the battlefield during World War I due to the widespread use of artillery.

«قطع عضو در جنگ جهانی اول به دلیل استفاده گسترده از توپخانه، بسیار رایج بود.»

مخفف ‌های نظامی انگلیسی

در زبان انگلیسی برای بیان برخی از کلمه‌ها، عبارت‌ها یا اصطلاح‌های مربوط به مسائل نظامی از مخفف‌ها استفاده می‌شود و در دسته‌بندی‌های مختلفی قرار می‌گیرد که به شرح زیر هستند:

مخفف‌های مربوط به شاخه‌های نظامی و واحدها

مهم‌ترین این مخفف‌ها به شرح زیر هستند:

NATO: North Atlantic Treaty Organization

این مخفف به صورت «سازمان پیمان آتلانتیک شمالی» ترجمه می‌شود. به‌عنوان‌مثال:

 NATO is a military alliance between North American and European countries.

«ناتو یک پیمان نظامی بین کشورهای آمریکای شمالی و اروپا است.»

UN: United Nations

این مخفف به معنای «سازمان ملل متحد» است. به‌عنوان‌مثال:

The UN has a peacekeeping mission in many parts of the world.

«سازمان ملل متحد در بسیاری از نقاط جهان مأموریت حفظ صلح دارد.»

USAF: United States Air Force

این مخفف به صورت «نیروی هوایی ایالات متحده» ترجمه می‌شود. به‌عنوان‌مثال:

The United States Air Force maintains its position as a global leader in aerial warfare.

«نیروی هوایی ایالات متحده جایگاه خود را به‌عنوان یک رهبر جهانی در جنگ‌های هوایی حفظ می‌کند.»

USMC: United States Marine Corps

در بررسی اصطلاحات نظامی به انگلیسی به مخفف USMC می‌رسیم که به معنی «نیروی دریایی ایالات متحده» است. به‌عنوان‌مثال:

The USMC is a branch of the US military that specializes in amphibious warfare.

 «نیروی دریایی ایالات متحده شاخه‌ای از ارتش ایالات متحده است که در جنگ‌های آبی‌خاکی تخصص دارد.»

EOD: Explosive Ordnance Disposal

این مخفف معنی «خنثی‌سازی مواد منفجره» را می‌دهد. به‌عنوان‌مثال:

The EOD team was called to the scene to defuse the bomb.

«تیم خنثی‌سازی مواد منفجره برای خنثی کردن بمب به محل حادثه فراخوانده شد.»

مخفف‌های مربوط به تجهیزات و سلاح‌ها

مهم‌ترین این مخفف‌ها به شرح زیر هستند:

UAV: Unmanned Aerial Vehicle

این مخفف به معنی «پهپاد» است. به‌عنوان‌مثال:

The military uses UAVs for surveillance and reconnaissance missions.

«ارتش از پهپادها برای مأموریت‌های مراقبتی و شناسایی استفاده می‌کند.»

IFV: Infantry Fighting Vehicle

معنی این مخفف «خودروی پیاده‌نظام» است. به‌عنوان‌مثال:

The IFV is designed to transport and support infantry troops.

«خودروی پیاده‌نظام برای حمل و پشتیبانی از نیروهای پیاده طراحی شده است.»

ICBM: Intercontinental Ballistic Missile

این مخفف به صورت «موشک بالستیک قاره‌پیما» ترجمه می‌شود. به‌عنوان‌مثال:

The ICBM is capable of delivering nuclear warheads across continents.

«موشک بالستیک قاره‌پیما قادر است کلاهک‌های هسته‌ای را به قاره‌های دیگر منتقل کند.»

SAR: Search And Rescue

این مخفف به صورت «جستجو و نجات» ترجمه می‌شود. به‌عنوان‌مثال:

A SAR mission was launched to locate the downed pilot.

«یک مأموریت جستجو و نجات برای پیدا کردن خلبان سقوط کرده آغاز شد.»

MOAB: Massive Ordnance Air Blast

این مخفف به معنی «بمب عظیم ذخایر هوا» است و در بین مردم عادی به صورت «مادر همه بمب‌ها» شناخته می‌شود همچنین آن را «بمب هوایی عظیم‌الجثه» نیز می‌نامند. به‌عنوان‌مثال:

The MOAB is known as the most powerful non-nuclear bomb in the U.S. arsenal.

«بمب هوایی عظیم‌الجثه به عنوان قوی‌ترین بمب غیرهسته‌ای در زرادخانه ایالات متحده شناخته می‌شود.»

مخفف‌های مربوط به عملیات و تاکتیک‌ها

در بررسی اصطلاحات نظامی به انگلیسی به مهم‌ترین مخفف‌های مربوط به عملیات و تاکتیک‌ها می‌رسیم که به شرح زیر هستند:

OP: Operation

برای اشاره به «عملیات» در زبان انگلیسی از مخفف (OP) استفاده می‌شود. به‌عنوان‌مثال:

Operation Desert Storm was a military operation conducted by a coalition force.

«عملیات طوفان صحرا یک عملیات نظامی بود که توسط یک نیروی ائتلافی انجام شد.»

SOF: Special Operations Forces

 مخفف «نیروهای عملیات ویژه» به صورت (SOF) مورد استفاده قرار می‌گیرد. به‌عنوان‌مثال:

The SOF conducted a nighttime raid on the enemy compound.

«نیروهای عملیات ویژه یک حمله شبانه به پایگاه دشمن انجام دادند.»

AWACS: Airborne Warning and Control System

این مخفف به معنی «سیستم هشدار هوایی و کنترل» است و از آن به صورت «آواکس» نیز نام برده می‌شود. به‌عنوان‌مثال:

The AWACS system provides critical command and control capabilities for air operations.

«سیستم آواکس قابلیت‌های فرماندهی و کنترل حیاتی را برای عملیات هوایی فراهم می‌کند.»

دو ارتشی در حال بررسی منطقه برای اجرای عملیات

مخفف‌های مربوط به سازمان‌ها و یگان‌ها

مهم‌ترین مخفف‌های نظامی به انگلیسی مربوط به سازمان‌ها و یگان‌ها به شرح زیر هستند:

CIA: Central Intelligence Agency (سیا)

سیا به معنای «آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا» است. این سازمان یک آژانس اطلاعاتی مستقل ایالات متحده است که وظیفه جمع‌آوری، تحلیل و توزیع اطلاعات خارجی را بر عهده دارد. به‌عنوان‌مثال:

The CIA faces new challenges in the age of cyber warfare.

«سیا در عصر جنگ سایبری با چالش‌های جدیدی روبه‌رو است.»

FBI: Federal Bureau of Investigation (اف‌بی‌آی)

این مخفف به معنی «اداره تحقیقات فدرال» است. FBI به‌عنوان پلیس فدرال آمریکا شناخته می‌شود. به‌عنوان‌مثال:

The FBI has been involved in many high-profile cases.

«اف‌بی‌آی در بسیاری از پرونده‌های پر سروصدا دخیل بوده است.»

مخفف‌های نظامی افراد نظامی در جریان و پس از درگیری‌ها

مهم‌ترین مخفف‌های نظامی مربوط به افراد نظامی در جریان نبردها و بعد از درگیری‌ها به شرح زیر هستند:

POW – Prisoner Of War

این مخفف به معنای «اسیر جنگی» است. به‌عنوان‌مثال:

The treatment of POWs during wartime is a major humanitarian concern.

«رفتار با اسرای جنگی در زمان جنگ یک نگرانی مهم بشردوستانه است.»

MIA – Missing In Action

این مخفف به صورت «مفقود در عملیات» ترجمه می‌شود. یعنی فردی که در جریان جنگ یا آتش‌بس مفقود شده و ممکن است کشته، زخمی، اسیر یا فراری شده باشد. به‌عنوان‌مثال:

The return of the MIAs would bring great relief to their loved ones.

«بازگشت مفقودالاثرها آرامش بزرگی را برای عزیزانشان به همراه خواهد داشت.»

KIA – Killed In Action

این مخفف به صورت «کشته شدن در حین انجام مأموریت یا عملیات نظامی» ترجمه می‌شود. به‌عنوان‌مثال:

The report confirmed that several soldiers were KIA during the mission.

«گزارش تأیید کرد که چندین سرباز در جریان مأموریت کشته شده‌اند.»

WIA – Wounded In Action

این مخفف به معنای زخمی شدن در حین انجام مأموریت یا عملیات نظامی است. این اصطلاح معمولاً برای اشاره به نظامیانی که در میدان جنگ مجروح می‌شوند، استفاده می‌شود. به‌عنوان‌مثال:

The WIA were transported to a military hospital for further treatment.

«زخمی‌ها برای درمان بیشتر به یک بیمارستان نظامی منتقل شدند.»

سخن پایانی

در این مقاله، سعی کردیم مهم‌ترین و پرکاربردترین اصطلاحات نظامی به انگلیسی را به شما معرفی کنیم. به یاد داشته باشید که زبان نظامی، یک زبان زنده و پویاست و دائماً در حال تغییر و تحول است؛ بنابراین، برای آشنایی کامل با این زبان، مطالعه و تحقیق مداوم ضروری است.

در پایان، باید تأکید کنیم که هدف از آشنایی با اصطلاحات نظامی، ترویج جنگ و خشونت نیست، بلکه افزایش آگاهی و درک ما از رویدادهای تلخ جهان است. با دانستن زبان مشترک جنگ، می‌توانیم بهتر به صلح و آرامش جهانی کمک کنیم.

کتاب زبان اصلی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا