ساعت هشت صبحه، سر جلسه امتحان بین‌المللی GRE نشستی. دفترچه رو باز می‌کنی و اولین سوالو میخونی:
“If the denominator of a fraction is 5 and the numerator is 3, what is the value of the fraction?”
denominator… numerator… و fraction، یعنی چی؟ معادله؟ فرمول؟ یا چیز دیگه‌ای؟ می‌خوای حساب کنی ریاضیتم خیلی خوبه، اما نمی‌تونی بفهمی سوال دقیقاً چی می‌خواد.
درست همین‌جاست که می‌فهمی مشکل، ریاضی نیست؛ مشکل، اصطلاحات ریاضی به زبان انگلیسیه که بلد نیستی!
در این مقاله زبانمهر، ما قدم‌به‌قدم پرکاربردترین اصطلاحات ریاضی به انگلیسی رو معرفی می‌کنیم؛ همراه با معنی فارسی، تلفظ درست و نکات کاربردی که کمک می‌کنه دیگه هیچ سوالی برات گیج‌کننده نباشه.
چرا یادگیری اصطلاحات ریاضی به انگلیسی مهم است؟
یادگیری اصطلاحات ریاضی به زبان انگلیسی فقط برای موفق شدن در یک امتحان نیست؛ در واقع یه جور کلید ورود به دنیای بین‌المللی علم و آموزشه.
- برای آزمون‌های بین‌المللی:
در آزمون GRE، GMAT یا آزمون‌های بین‌المللی دیگه، مسئله‌ها پر از اصطلاحات ریاضی مثل approximation، equation یا probability هستن. در این آزمون‌ها سرعت مهمه و وقتی معنی این واژه‌ها رو بدونی، نصف راه رو رفتی و دیگه وقتتو برای ترجمه کلمه‌ها هدر نمیدی.
- برای ادامه تحصیل در خارج از کشور:
دانشگاه‌های معتبر دنیا منابع درسی و مقالات رو به انگلیسی ارائه می‌دن. اگر می‌خوای توی کلاس، پروژه یا مقاله علمی بدرخشی، باید زبان ریاضی رو مثل زبان مادریت بلد باشی. یادگیری اصطلاحات ریاضی به انگلیسی در این مسیر، برگ برنده شماست.
- برای رشد شغلی و حرفه‌ای:
خیلی از رشته‌ها مثل مهندسی، اقتصاد، داده‌کاوی یا حتی مدیریت، پر از نمودار و فرمول‌های ریاضی هستن. وقتی تو جلسات کاری یا گزارش‌های بین‌المللی اصطلاحات رو به انگلیسی بلد باشی، هم سریع‌تر متوجه میشی، هم حرفه‌ای‌تر به نظر میای.
دسته‌بندی اصطلاحات ریاضی به انگلیسی
ریاضی دنیای گسترده‌ای داره و اصطلاحاتش هم مثل یک پازل کنار هم قرار می‌گیرن. برای اینکه یادگیری راحت‌تر و منظم‌تر پیش بره، اصطلاحات ریاضی انگلیسی به فارسی رو در چند دسته اصلی می‌تونیم بررسی کنیم:
- اعداد و عملیات پایه (اعداد، کسر، اعشار، جمع، تفریق، ضرب، تقسیم)
- جبر و معادلات (متغیرها، عبارات جبری، معادلات و نامعادلات)
- هندسه و اشکال (اشکال هندسی، مساحت، محیط، حجم، زوایا)
- آمار و احتمال (میانگین، میانه، نمودارها، احتمال رخدادها)
- اصطلاحات پیشرفته‌تر (لگاریتم، مشتق، انتگرال، توابع پیچیده)
اصطلاحات ریاضی به انگلیسی: اعداد و عملیات پایه
این بخش شامل مفاهیم پایه‌ای ریاضی مثل اعداد، کسرها و چهار عمل اصلی می‌شود.
اعداد
- Number /ˈnʌm.bər/ → عدد
- Integer /ˈɪn.tɪ.dʒər/ → عدد صحیح
- Fraction /ˈfræk.ʃən/ → کسر
- Decimal /ˈdes.ɪ.məl/ → عدد اعشاری
- Percentage /pəˈsen.tɪdʒ/ → درصد
چهار عمل اصلی
- Addition /əˈdɪʃ.ən/ → جمع
- Subtraction /səbˈtræk.ʃən/ → تفریق
- Multiplication /ˌmʌl.tɪ.plɪˈkeɪ.ʃən/ → ضرب
- Division /dɪˈvɪʒ.ən/ → تقسیم
نمادها
- Plus (+) /plʌs/ → علامت جمع
- Minus (-) /ˈmaɪ.nəs/ → علامت تفریق
- Times (×) /taɪmz/ → علامت ضرب
- Divide (÷ or / ) /dɪˈvaɪd/ → علامت تقسیم
- Equal (=) /ˈiː.kwəl/ → مساوی
اصطلاحات ریاضی به انگلیسی: جبر و معادلات
جبر زبان حل مسائل ناشناخته‌هاست. اصطلاحات این بخش شامل متغیرها، معادلات، عبارات و نمادهای جبری می‌شود.
مفاهیم پایه
- Variable /ˈveə.ri.ə.bəl/ → متغیر
- Constant /ˈkɒn.stənt/ → ثابت
- Equation /ɪˈkweɪ.ʒən/ → معادله
- Expression /ɪkˈspreʃ.ən/ → عبارت
- Formula /ˈfɔː.mjʊ.lə/ → فرمول
- Identity /aɪˈden.tɪ.ti/ → همانی
- Inequality /ˌɪn.ɪˈkwɒl.ə.ti/ → نامعادله
- Coefficient /ˌkəʊ.ɪˈfɪʃ.ənt/ → ضریب
- Term /tɜːm/ → جمله (در عبارات جبری)
توان‌ها و ریشه‌ها
- Exponent /ɪkˈspəʊ.nənt/ → توان
- Power /ˈpaʊər/ → توان (صورت ساده)
- Square root /ˌskweə ˈruːt/ → ریشه دوم
- Cube root /ˌkjuːb ˈruːt/ → ریشه سوم
- Radical /ˈræd.ɪ.kəl/ → رادیکال
انواع معادلات
- Linear equation /ˈlɪn.i.ər ɪˈkweɪ.ʒən/ → معادله خطی
- Quadratic equation /kwɒˈdræt.ɪk ɪˈkweɪ.ʒən/ → معادله درجه دوم
- Polynomial /ˌpɒl.ɪˈnəʊ.mi.əl/ → چندجمله‌ای
- Function /ˈfʌŋk.ʃən/ → تابع
- Graph /ɡrɑːf/ → نمودار
اصطلاحات ریاضی به انگلیسی: هندسه و اشکال
این بخش شامل نقاط، خطوط، زوایا، اشکال دوبعدی و سه‌بعدی و اندازه‌گیری آنهاست.
اشکال پایه
- Point /pɔɪnt/ → نقطه
- Line /laɪn/ → خط
- Line segment /ˈlaɪn ˌseɡ.mənt/ → پاره‌خط
- Ray /reɪ/ → نیم‌خط
- Plane /pleɪn/ → صفحه
زاویه‌ها
- Angle /ˈæŋ.ɡl/ → زاویه
- Right angle /ˌraɪt ˈæŋ.ɡl/ → زاویه قائم (۹۰ درجه)
- Acute angle /əˈkjuːt ˈæŋ.ɡl/ → زاویه حاده
- Obtuse angle /əbˈtjuːs ˈæŋ.ɡl/ → زاویه منفرجه
- Straight angle /streɪt ˈæŋ.ɡl/ → زاویه ۱۸۰ درجه
مثلث‌ها
- Triangle /ˈtraɪ.æŋ.ɡl/ → مثلث
- Equilateral triangle /ˌiː.kwɪˈlæt.ər.əl ˈtraɪ.æŋ.ɡl/ → مثلث متساوی‌الاضلاع
- Isosceles triangle /aɪˈsɒs.əl.iːz ˈtraɪ.æŋ.ɡl/ → مثلث متساوی‌الساقین
- Scalene triangle /ˈskeɪ.liːn ˈtraɪ.æŋ.ɡl/ → مثلث مختلف‌الاضلاع
- Right triangle /raɪt ˈtraɪ.æŋ.ɡl/ → مثلث قائم‌الزاویه
چهارضلعی‌ها
- Quadrilateral /ˌkwɒd.rɪˈlæt.ər.əl/ → چهارضلعی
- Square /skweər/ → مربع
- Rectangle /ˈrek.tæŋ.ɡl/ → مستطیل
- Parallelogram /ˌpær.əˈlel.ə.ɡræm/ → متوازی‌الاضلاع
- Rhombus /ˈrɒm.bəs/ → لوزی
- Trapezoid /ˈtræp.ɪ.zɔɪd/ → ذوزنقه
دایره و اجزای آن
- Circle /ˈsɜː.kəl/ → دایره
- Radius /ˈreɪ.di.əs/ → شعاع
- Diameter /daɪˈæm.ɪ.tər/ → قطر
- Circumference /səˈkʌm.fər.əns/ → محیط دایره
- Chord /kɔːd/ → وتر
- Arc /ɑːk/ → کمان
- Sector /ˈsek.tər/ → قطاع
سه‌بعدی‌ها
- Cube /kjuːb/ → مکعب
- Cuboid /ˈkjuː.bɔɪd/ → مکعب مستطیل
- Sphere /sfɪər/ → کره
- Cylinder /ˈsɪl.ɪn.dər/ → استوانه
- Cone /kəʊn/ → مخروط
- Pyramid /ˈpɪr.ə.mɪd/ → هرم
اندازه‌گیری
- Perimeter /pəˈrɪm.ɪ.tər/ → محیط
- Area /ˈeə.ri.ə/ → مساحت
- Volume /ˈvɒl.juːm/ → حجم
- Surface area /ˈsɜː.fɪs ˈeə.ri.ə/ → مساحت سطح
اصطلاحات ریاضی به انگلیسی: آمار و احتمال
این بخش به داده‌ها و پیش‌بینی‌ها مربوط می‌شود. اصطلاحات آمار و احتمال در آزمون‌های بین‌المللی بسیار پرکاربرد هستند.
مفاهیم پایه
- Data /ˈdeɪ.tə/ → داده
- Statistics /stəˈtɪs.tɪks/ → آمار
- Population /ˌpɒp.jʊˈleɪ.ʃən/ → جامعه آماری
- Sample /ˈsæm.pəl/ → نمونه
معیارهای مرکزی
- Mean /miːn/ → میانگین
- Median /ˈmiː.di.ən/ → میانه
- Mode /məʊd/ → نما
- Range /reɪndʒ/ → دامنه
پراکندگی
- Variance /ˈveə.ri.əns/ → واریانس
- Standard deviation /ˌstæn.dəd ˌdiː.viˈeɪ.ʃən/ → انحراف معیار
نمودارها
- Bar chart /bɑː tʃɑːt/ → نمودار ستونی
- Histogram /ˈhɪs.tə.ɡræm/ → هیستوگرام
- Pie chart /paɪ tʃɑːt/ → نمودار دایره‌ای
- Line graph /laɪn ɡrɑːf/ → نمودار خطی
احتمال
- Probability /ˌprɒb.əˈbɪl.ɪ.ti/ → احتمال
- Event /ɪˈvent/ → پیشامد
- Outcome /ˈaʊt.kʌm/ → نتیجه
- Independent events /ˌɪn.dɪˈpen.dənt ɪˈvents/ → پیشامدهای مستقل
- Dependent events /dɪˈpen.dənt ɪˈvents/ → پیشامدهای وابسته
- Random /ˈræn.dəm/ → تصادفی
اصطلاحات ریاضی به انگلیسی: اصطلاحات پیشرفته‌تر
این بخش مربوط به مفاهیم ریاضی پیشرفته مثل توابع، مشتق و انتگرال است که در دانشگاه و آزمون‌های سطح بالا کاربرد دارند.
توابع و توابع ویژه
- Function /ˈfʌŋk.ʃən/ → تابع
- Domain /dəʊˈmeɪn/ → دامنه
- Range /reɪndʒ/ → برد
- Inverse function /ˈɪn.vɜːs ˈfʌŋk.ʃən/ → تابع معکوس
- Composite function /ˈkɒm.pə.zɪt ˈfʌŋk.ʃən/ → تابع مرکب
لگاریتم و نمایی
- Exponential /ˌek.spəˈnen.ʃəl/ → نمایی
- Logarithm /ˈlɒɡ.ə.rɪð.əm/ → لگاریتم
- Natural logarithm /ˌnætʃ.ər.əl ˈlɒɡ.ə.rɪð.əm/ → لگاریتم طبیعی
- Common logarithm /ˈkɒm.ən ˈlɒɡ.ə.rɪð.əm/ → لگاریتم پایه ۱۰
مشتق و انتگرال
- Derivative /dɪˈrɪv.ə.tɪv/ → مشتق
- Integral /ˈɪn.tɪ.ɡrəl/ → انتگرال
- Definite integral /ˈdef.ɪ.nɪt ˈɪn.tɪ.ɡrəl/ → انتگرال معین
- Indefinite integral /ˌɪn.dɪˈfɪn.ɪt ˈɪn.tɪ.ɡrəl/ → انتگرال نامعین
دیگر مفاهیم پیشرفته
- Limit /ˈlɪm.ɪt/ → حد
- Sequence /ˈsiː.kwəns/ → دنباله
- Series /ˈsɪə.riːz/ → سری
- Vector /ˈvek.tər/ → بردار
- Matrix /ˈmeɪ.trɪks/ → ماتریس
چطور اصطلاحات ریاضی به انگلیسی را سریع و کاربردی یاد بگیریم؟
یادگیری اصطلاحات ریاضی فقط حفظ کلمات نیست؛ باید بتونی در حل مسائل و آزمون‌های واقعی ازشون استفاده کنی. این چند نکته کمک می‌کنه سریع‌تر مسلط بشی:
- با مثال واقعی تمرین کن
هر اصطلاح جدید را با حل یک مسئله ساده به کار ببر. مثلا وقتی “Quadratic equation” یاد گرفتی، یه معادله درجه دوم ساده حل کن.
- تمرین روی آزمون‌های بین‌المللی
اگر قصد داری برای GRE یا آزمون‌های مشابه آماده بشی، بهترین کار این است که اصطلاحات را در متن سوال ببینی و تمرین کنی. برای شروع حرفه‌ای، کتاب Official GRE Quantitative Reasoning منبع بسیار خوبی است و می‌توانی به راحتی از سایت زبانمهر تهیه و مطالعه‌اش کنی.
- فلش‌کارت بساز و مرور کن
اصطلاح + تلفظ + معنی فارسی. مرور منظم باعث می‌شود کلمات سریع‌تر در ذهنت تثبیت شوند. اپلیکیشن‌هایی مثل Anki یا Quizlet هم کمک‌کننده هستند.
- ویدئو و آموزش آنلاین ببین
ویدئوهایی که مسائل ریاضی را با اصطلاحات انگلیسی حل می‌کنند، تلفظ و کاربرد اصطلاحات را بهتر در ذهن تثبیت می‌کنند.
- تکرار و مرور منظم
اصطلاحات ریاضی را هر هفته مرور کن تا از حافظه کوتاه‌مدت وارد حافظه بلندمدت شوند و در زمان آزمون راحت‌تر به یاد بیایند.
