سلام دوستان! اگر شما هم علاقهمند به یادگیری زبان انگلیسی هستید، مطمئناً میدانید که اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی یکی از ابزارهای کلیدی برای طبیعیتر و روانتر شدن مکالمه محسوب میشوند. تصور کنید در میانه یک گفتوگو با یک دوست خارجی یا هنگام تماشای یک فیلم، اصطلاحی بشنوید و بلافاصله معنای آن را درک کنید، قطعاً این لحظه یکی از شیرینترین تجربههای یادگیری زبان خواهد بود!
با این حال، اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی با معنی و تلفظ همواره معنای تحتاللفظی ندارند و لازم است بهطور مستقل یاد گرفته شوند. در این مقاله از زبانمهر، بیش از ۴۰ اصطلاح پرکاربرد را مرور میکنیم، همراه با مثالهای واقعی و تلفظ (فونتیک) تا فرآیند یادگیری برای شما آسانتر گردد.
چرا یادگیری اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی مهم است؟
اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی نهتنها مکالمه شما را طبیعیتر و روانتر میکنند، بلکه کمک میکنند فرهنگ آمریکایی و بریتیش را بهتر درک کنید. برای مثال، سریالهایی مانند Friends یا The Office پر از این اصطلاحات است. بدون آشنایی با آنها، بخش زیادی از طنز و مفهوم دیالوگها از دست خواهد رفت!
طبق آمار، افراد native speaker روزانه حداقل ۱۰ تا ۱۵ اصطلاح انگلیسی به کار میبرند. بنابراین، اگر میخواهید در محیط کار، سفر یا گفتوگوهای آنلاین موفق باشید، یادگیری آنها ضروری است. در همین راستا، آشنایی با اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی با معنی و تلفظ به شما کمک میکند تا سریعتر پیشرفت کنید و درک بهتری از زبان داشته باشید.
نکته جالب: بسیاری از این اصطلاحات ریشه در تاریخ یا طبیعت دارند. بهعنوان مثال، اصطلاح “Break a leg” که به معنای «موفق باشید» است، از دنیای تئاتر آمده؛ بازیگران به جای گفتن good luck، میگفتند break a leg تا جادو یا بدشانسی روی آنها اثر نکند.
پرکاربردترین اصطلاحات انگلیسی برای یادگیری سریعتر و بهتر
در این بخش، با اصطلاحاتی آشنا میشویم که روزانه در مکالمات شنیده میشوند. بیشتر این اصطلاحات غیررسمی هستند و در گفتوگوهای دوستانه کاربرد بسیار خوبی دارند.
اصطلاح انگلیسی | تلفظ (فونتیک) | معنی فارسی | مثال جمله |
Break a leg | /breɪk ə lɛɡ/ | موفق باشی! (برای آرزوی موفقیت) | “You’re performing tonight? Break a leg!” (امشب اجرا داری؟ موفق باشی!) |
Piece of cake | /pis ʌv keɪk/ | آب خوردن، خیلی آسون | “The exam was a piece of cake.” (امتحان مثل آب خوردن بود.) |
Hit the books | /hɪt ðə bʊks/ | درس خوندن، مطالعه کردن | “I need to hit the books for the test.” (باید برای امتحان درس بخونم.) |
Under the weather | /ˈʌndər ðə ˈwɛðər/ | ناخوش، مریض | “I’m feeling under the weather today.” (امروز حالم خوب نیست.) |
Spill the beans | /spɪl ðə binz/ | لو دادن راز | “Don’t spill the beans about the surprise party!” (راز پارتی سورپرایز رو لو نده!) |
Bite the bullet | /baɪt ðə ˈbʊlɪt/ | دندان روی جگر گذاشتن، تحمل کردن | “I have to bite the bullet and go to the dentist.” (باید تحمل کنم و برم دندانپزشک.) |
Cost an arm and a leg | /kɔst ən ɑrm ənd ə lɛɡ/ | خیلی گرون بودن | “That phone costs an arm and a leg!” (اون گوشی خیلی گرونه!) |
Let the cat out of the bag | /lɛt ðə kæt aʊt ʌv ðə bæɡ/ | فاش کردن راز | “She let the cat out of the bag about the gift.” (راز هدیه رو فاش کرد.) |
Kill two birds with one stone | /kɪl tu bɜrdz wɪð wʌn stoʊn/ | با یک تیر دو نشون زدن | “I’ll shop and visit my friend – kill two birds with one stone.” (خرید میکنم و دوستم رو میبینم – دو نشون با یک تیر.) |
Beat around the bush | /bit əˈraʊnd ðə bʊʃ/ | طفره رفتن، مستقیم نگفتن | “Stop beating around the bush and tell me the truth.” (طفره نرو و حقیقت رو بگو.) |
Call it a day | /kɔl ɪt ə deɪ/ | تموم کردن کار برای امروز | “We’ve worked enough; let’s call it a day.” (کافی کار کردیم؛ امروز تمومش کنیم.) |
Hit the sack | /hɪt ðə sæk/ | رفتن به رختخواب | “I’m tired; time to hit the sack.” (خستهام؛ وقت خوابه.) |
No pain, no gain | /noʊ peɪn noʊ ɡeɪn/ | نابرده رنج گنج میسر نمیشه | “You have to train hard – no pain, no gain.” (باید سخت تمرین کنی – بدون رنج، پیشرفتی نیست.) |
On the ball | /ɑn ðə bɔl/ | هوشیار بودن، سریعالانتقال | “She’s always on the ball in meetings.” (تو جلسات همیشه هوشیاره.) |
Pull someone’s leg | /pʊl ˈsʌmwʌnz lɛɡ/ | سر به سر گذاشتن، شوخی کردن | “Are you pulling my leg? That’s not true!” (داری سر به سرم میذاری؟ این حقیقت نداره!) |
Wrap your head around | /ræp jɔr hɛd əˈraʊnd/ | درک کردن چیزی پیچیده | “I can’t wrap my head around this math problem.” (نمیتونم این مسئله ریاضی رو درک کنم.) |
You can say that again | /ju kæn seɪ ðæt əˈɡɛn/ | دقیقا، موافقم | “This coffee is awful.” “You can say that again!” (این قهوه افتضاحه. دقیقا!) |
Better late than never | /ˈbɛtər leɪt ðæn ˈnɛvər/ | دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدنه | “You finally arrived! Better late than never.” (بالاخره رسیدی! دیر بهتر از هرگز.) |
Actions speak louder than words | /ˈækʃənz spik ˈlaʊdər ðæn wɜrdz/ | عمل مهمتر از حرفه | “Don’t just promise; actions speak louder than words.” (فقط قول نده؛ عمل کن.) |
All that glitters is not gold | /ɔl ðæt ˈɡlɪtərz ɪz nɑt ɡoʊld/ | ظاهر قضاوت نکن | “That job seems perfect, but all that glitters is not gold.” (اون کار عالی به نظر میرسه، اما ظاهر قضاوت نکن.) |
این لیست را میتوانید پرینت گرفته و هر روز ۵ اصطلاح از آن را تمرین کنید. بهعنوان مثال، آنها را در جملات خود به کار ببرید یا در اپلیکیشنهایی مانند Duolingo امتحان کنید تا یادگیری مؤثرتر شود.
ضربالمثلها و اصطلاحات انگلیسی برای تقویت مکالمه
حال به سراغ ضربالمثلها میرویم که اغلب جنبه نصیحتی دارند. این اصطلاحات در کتابها، فیلمها و حتی ایمیلهای کاری بسیار کاربرد دارند و آشنایی با آنها به درک بهتر مکالمات و متون انگلیسی کمک میکند.
اصطلاح/ضربالمثل | تلفظ | معنی فارسی | مثال |
A bird in the hand is worth two in the bush | /ə bɜrd ɪn ðə hænd ɪz wɜrθ tu ɪn ðə bʊʃ/ | سیلی نقد به از حلوای نسیه | “Take the job now; a bird in the hand is worth two in the bush.” (این کار رو بگیر؛ نقد بهتره.) |
Every cloud has a silver lining | /ˈɛvri klaʊd hæz ə ˈsɪlvər ˈlaɪnɪŋ/ | در ناامیدی بسی امید است | “I lost my job, but every cloud has a silver lining – found a better one!” (شغلم رو از دست دادم، اما امید هست – بهترش رو پیدا کردم!) |
Don’t count your chickens before they hatch | /doʊnt kaʊnt jɔr ˈtʃɪkənz bɪˈfɔr ðeɪ hætʃ/ | جوجه رو آخر پاییز بشمار | “Don’t spend the money yet; don’t count your chickens.” (هنوز خرج نکن؛ جوجهها رو زود نشمار.) |
It takes two to tango | /ɪt teɪks tu tə ˈtæŋɡoʊ/ | هر دعوا دو طرف داره | “You both argued; it takes two to tango.” (هر دوتون بحث کردید؛ دو طرف مقصرن.) |
When pigs fly | /wɛn pɪɡz flaɪ/ | وقتی خوک پرواز کنه (یعنی هرگز) | “He’ll clean his room when pigs fly!” (اتاقش رو تمیز میکنه وقتی خوک پرواز کنه!) |
You can’t judge a book by its cover | /ju kænt dʒʌdʒ ə bʊk baɪ ɪts ˈkʌvər/ | از روی ظاهر قضاوت نکن | “She looks shy, but you can’t judge a book by its cover.” (خجالتی به نظر میرسه، اما ظاهر قضاوت نکن.) |
Barking up the wrong tree | /ˈbɑrkɪŋ ʌp ðə rɔŋ tri/ | راه اشتباه رفتن | “You’re asking the wrong person; barking up the wrong tree.” (از آدم اشتباهی میپرسی.) |
Burn the midnight oil | /bɜrn ðə ˈmɪdnaɪt ɔɪl/ | شب بیداری کشیدن | “I burned the midnight oil to finish the report.” (شب بیدار موندم تا گزارش تموم شه.) |
Don’t cry over spilt milk | /doʊnt kraɪ ˈoʊvər spɪlt mɪlk/ | آب رفته به جوی برنمیگرده | “The mistake is done; don’t cry over spilt milk.” (اشتباه شده؛ گریه نکن.) |
Get your act together | /ɡɛt jɔr ækt təˈɡɛðər/ | خودت رو جمع و جور کن | “Get your act together before the deadline!” (قبل از ددلاین خودت رو جمع کن.) |
این ضربالمثلها را در داستانهای کوتاه تمرین کنید. مثلا یک داستان کوتاه بنویسید و ۳تا از اینها را داخل آن قرار دهید.
اصطلاحات جدید و بهروز انگلیسی در سال ۲۰۲۵
با توجه به تغییرات سبک زندگی و دنیای دیجیتال، مجموعهای از اصطلاحات جدید و بهروز را اضافه کردهایم. این اصطلاحات در شبکههای اجتماعی، محیط کار آنلاین و مکالمات روزمره مدرن کاربرد فراوان دارند و یادگیری آنها به شما کمک میکند در دنیای امروزی روانتر و مؤثرتر ارتباط برقرار کنید.
اصطلاح | تلفظ | معنی | مثال |
Fingers crossed | /ˈfɪŋɡərz krɔst/ | امیدوارم موفق بشه | “Fingers crossed for your new startup!” (امیدوارم استارتاپ جدیدت موفق بشه!) |
No worries | /noʊ ˈwɜriz/ | مشکلی نیست | “Forgot the meeting? No worries, we’ll catch up!” (جلسه رو یادت رفت؟ اشکال نداره، بعدا جبران میکنیم!) |
You rock | /ju rɑk/ | تو فوقالعادهای | “You aced the pitch! You rock!” (پرزنتیشن رو ترکوندی! عالی بودی!) |
Step up your game | /stɛp ʌp jɔr ɡeɪm/ | بهتر عمل کن | “Step up your game for the next deadline.” (برای ددلاین بعدی بهتر عمل کن.) |
This is a no-brainer | /ðɪs ɪz ə noʊ ˈbreɪnər/ | تصمیمش آسونه | “Taking that deal? It’s a no-brainer!” (اون معامله رو بگیری؟ تصمیمش آسونه!) |
You screwed up | /ju skrud ʌp/ | گند زدی | “You screwed up the group project, fix it!” (پروژه گروهی رو خراب کردی، درستش کن!) |
I’ll text you | /aɪl tɛkst ju/ | بهت پیام میدم | “Want the details? I’ll text you later.” (جزئیات میخوای؟ بعدا پیام میدم.) |
Thank you in advance | /θæŋk ju ɪn ədˈvæns/ | پیشاپیش ممنون | “Can you review this? Thank you in advance!” (میتونی اینو چک کنی؟ پیشاپیش مرسی!) |
Lucky you | /ˈlʌki ju/ | خوش به حالت | “Got a scholarship? Lucky you!” (بورسیه گرفتی؟ خوش به حالت!) |
Spill the tea | /spɪl ðə ti/ | شایعه رو لو بده | “What’s the drama? Spill the tea!” (چیه داستان؟ شایعه رو لو بده!) |
On fleek | /ɑn flik/ | بینقص، عالی | “Your outfit is on fleek today!” (لباست امروز بینقصه!) |
Low-key | /loʊ ki/ | بیسروصدا، یواشکی | “I’m low-key stressed about the exam.” (یواشکی استرس امتحان رو دارم.) |
میتوانید این اصطلاحات را در اینستاگرام یا توییتر امتحان کنید؛ انگلیسیزبانان بومی عاشق استفاده از آنها هستند و آشنایی با آنها باعث میشود در محیطهای آنلاین طبیعیتر و مؤثرتر ارتباط برقرار کنید.

معرفی بهترین کتابهای اصطلاحات انگلیسی از زبانمهر
اگر به دنبال یادگیری اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی هستید تا مکالمهتان را طبیعیتر کنید، انتشارات زبانمهر مجموعهای بینظیر از کتابهای آموزشی با کیفیت بالا و تخفیفهای ویژه ارائه میدهد. در ادامه، چند کتاب برجسته برای یادگیری اصطلاحات انگلیسی معرفی میکنیم که برای زبانآموزان در سطوح مختلف مناسباند.
۱. کتاب فرهنگ لغات انگلیسی به فارسی (دیکشنری جیبی)
- توضیح: این کتاب با بیش از ۱۲,۰۰۰ واژه و اصطلاح پرکاربرد انگلیسی به همراه ترجمه روان فارسی، نقش دستوری و تلفظ، یکی از بهترین منابع برای یادگیری اصطلاحات روزمره است. شامل جداول افعال بیقاعده و نکات آموزشی مثل اعداد و ماهها. مناسب برای زبانآموزان مبتدی تا متوسط.
- چرا انتخاب کنیم؟ اندازه جیبی و تخفیف تا ۵۰٪، این کتاب را به گزینهای عالی برای مطالعه در هر زمان و مکان تبدیل کرده است.
- جهت خرید کتاب فرهنگ لغت انگلیسی به فارسی کلیک کنید.
۲. کتاب مکالمات و اصطلاحات روزمره انگلیسی
- توضیح: این کتاب بر اصطلاحات پرکاربرد در مکالمات روزمره تمرکز دارد و با مثالهای واقعی و تمرینهای کاربردی، به شما کمک میکند اصطلاحات را در موقعیتهای واقعی به کار ببرید. مناسب برای زبانآموزان در سطوح متوسط و پیشرفته.
- چرا انتخاب کنیم؟ کیفیت چاپ بالا و تخفیف ۵۰٪، این کتاب را به منبعی ایدهآل برای تقویت مکالمه تبدیل کرده است.
- جهت خرید کتاب مکالمات و اصطلاحات روزمره انگلیسی کلیک کنید.
۳. کتاب Essential Idioms in English
- توضیح: این کتاب با بیش از ۵۰۰ اصطلاح مهم انگلیسی، برای زبانآموزان سطح A2 تا B1 طراحی شده است. اصطلاحات در قالب جملات و متون با تمرینهای متنوع آموزش داده میشوند و فایل صوتی برای یادگیری تلفظ نیز ارائه شده است.
- چرا انتخاب کنیم؟ آموزش موضوعی و تمرینمحور این کتاب، یادگیری اصطلاحات را آسان و جذاب میکند.
- می توانید کتاب Essential Idioms in English با بهترین قیمت را از انتشارات زبانهمر بخرید.
۴. کتاب Idioms In Use English Intermediate 2nd
- توضیح: این کتاب با بیش از ۱۰۰۰ اصطلاح پرکاربرد انگلیسی در ۶۰ درس، برای زبانآموزان سطح متوسط (B1-B2) طراحی شده است. شامل سه بخش: مفاهیم پایهای اصطلاحات، انواع اصطلاحات و توضیحات جامع. با تمرینهای کاربردی و بر اساس منابع معتبر کمبریج، برای آزمونهای CAE، CPE و IELTS عالی است.
- چرا انتخاب کنیم؟ ساختار منظم، کیفیت چاپ بالا و تخفیف تا ۵۰٪ (قیمت: ۱۲۰,۰۰۰ تومان) این کتاب را به منبعی ایدهآل برای یادگیری اصطلاحات تبدیل کرده است.
- برای خرید کتاب Idioms in Use English Intermediate 2nd Edition همین حالا اقدام کنید.
چطور این اصطلاحات را یاد بگیریم؟ (نکات عملی)
یادگیری اصطلاحات انگلیسی باید لذتبخش و کاربردی باشد. برای یادگیری مؤثر، میتوانید این روشها را امتحان کنید:
- روزانه ۵ اصطلاح یاد بگیرید: جدولها را پرینت کرده و هر روز ۵ مورد را با مثال تکرار کنید.
- تماشای فیلم و سریال: سریالهایی مانند Friends، Big Bang Theory و یا سخنرانیهای TED پر از اصطلاحات هستند. میتوانید از زیرنویس انگلیسی استفاده کنید.
- اپلیکیشنها و بازیها: برنامههایی مانند Duolingo، Quizlet و Memrise را نصب کرده و فلشکارت بسازید.
- تمرین مکالمه: با دوستان یا در کلابهای آنلاین مثل Tandem مکالمه کنید و اصطلاحات را به کار ببرید.
- مطالعه کتاب: پیشنهاد ما “کتاب اصطلاحات و مکالمات انگلیسی آمریکایی سرخابی” از انتشارات زبانمهر است؛ همراه با معنی، مثال و تمرین. میتوانید از طریق سایت زبانمهر سفارش دهید.
فراموش نکنید: اشتباه کردن بخشی طبیعی از یادگیری است و حتی گویشوران بومی زبان انگلیسی نیز در ابتدا اشتباه میکنند!
خلاصه و نتیجهگیری
در این مطلب، بیش از ۴۰ اصطلاح پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی فارسی، تلفظ و مثال مرور شد؛ از اصطلاحات رایج مانند Break a leg گرفته تا اصطلاحات جدیدتر مانند You rock. حالا نوبت شماست که این اصطلاحات را در مکالمات روزمره خود به کار ببرید و مهارت زبانتان را تقویت کنید.
همچنین میتوانید در قسمت جستجوی سایت، کتابهای مرتبط با اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی به همراه معنی و تلفظ را پیدا کرده و جزئیات هر کدام را بررسی کنید. در صورت داشتن سؤال یا نظر، خوشحال میشویم در بخش دیدگاهها با ما در میان بگذارید.
- برای خرید حضوری و سفارش تلفنی، همه روزه از ساعت ۹ تا ۲۰ میتوانید با فروشگاهها یا شماره واتسآپ ۰۹۳۹۲۷۹۰۰۲۱ در تماس باشید.
- آدرس فروشگاهها: تهران، میدان انقلاب، ضلع جنوب شرقی میدان، پلاک ۲۶ (فروشگاه مرادیان) و پلاک ۲۰ (نمایشگاه کتاب بیات).