ارز دیجیتال، عرصهای است که در آن اصطلاحات تخصصی بهعنوان نقشههای راهنمای معاملهگران عمل میکنند. هر روزه، افراد بیشتری به دنبال درک بهتر این حوزه و استفاده از فرصتهای بینظیر آن هستند.
اما ورود به این دنیای جدید نیازمند آشنایی با اصطلاحات و مفاهیم خاصی است که ممکن است در ابتدا گیجکننده به نظر برسند. در این مقاله، قصد داریم تا با معرفی و توضیح لیستی از اصطلاحات ارز دیجیتال به انگلیسی، شما را یک قدم به تسلط بر این حوزه نزدیکتر کنیم. همراه ما باشید.
اصطلاحات پایه ارز دیجیتال به انگلیسی
مهمترین اصطلاحات پایه ارز دیجیتال که باید روی آنها مسلط شوید به شرح زیر هستند:
Cryptocurrency (ارز دیجیتال)
برای اشاره به اینکه ارز دیجیتال، نوعی پول دیجیتال است که از رمزنگاری برای امنیت استفاده میکند، از این اصطلاح استفاده میشود. بهعنوانمثال:
Bitcoin is the most well-known cryptocurrency.
«بیتکوین معروفترین ارز دیجیتال است.»
Blockchain (بلاکچین)
Blockchain از اصطلاحات ارز دیجیتال به انگلیسی است که به یک دفتر کل دیجیتال اشاره دارد که تراکنشها را به صورت غیرمتمرکز ثبت میکند. بهعنوانمثال:
Blockchain technology ensures transparency and security.
«فناوری بلاکچین شفافیت و امنیت را تضمین میکند.»
Wallet (کیف پول)
این اصطلاح برای اشاره به نرمافزار یا دستگاهی است که برای ذخیره ارزهای دیجیتال استفاده میشود. بهعنوانمثال:
You need a digital wallet to store your cryptocurrencies.
«شما برای ذخیره ارزهای دیجیتال خود به یک کیف پول دیجیتال نیاز دارید.»
Exchange (صرافی)
این اصطلاح اشاره به پلتفرمی دارد که کاربران میتوانند ارزهای دیجیتال خود را در آن خرید و فروش کنند. بهعنوانمثال:
Binance is a popular cryptocurrency exchange.
«بایننس یک صرافی محبوب ارز دیجیتال است.»
Private Key (کلید خصوصی)
Private Key از جمله اصطلاحات ارز دیجیتال به انگلیسی محسوب میشود که یک کد مخفی است و برای دسترسی به ارزهای دیجیتال در کیف پول مورد استفاده قرار میگیرد. بهعنوانمثال:
Keep your private key confidential and never disclose it to others.
«کلید خصوصی خود را محرمانه نگه دارید و هرگز آن را با دیگران به اشتراک نگذارید.»
اصطلاحات مربوط به ترید
دنیای ترید نیز بسیار گسترده است و انبوهی از اصطلاحات انگلیسی در آن به کار میرود. به این عبارتهای پرکاربرد در هنگام معامله توجه کنید:
Bull Market (بازار گاوی)
این اصطلاح درباره بازاری که در آن قیمتها در حال افزایش هستند، به کار میرود. بهعنوانمثال:
Investors are optimistic during a bull market.
«سرمایهگذاران در بازار گاوی خوشبین هستند.»
Bear Market (بازار خرسی)
این اصطلاح به بازاری که در آن قیمتها در حال کاهش هستند، اشاره دارد. بهعنوانمثال:
A bear market can be challenging for traders.
«بازار خرسی میتواند برای تریدرها چالشبرانگیز باشد.»
Order Book (دفتر سفارشات)
این اصطلاح به لیستی از سفارشات خرید و فروش در یک صرافی، اشاره دارد. بهعنوانمثال:
The order book shows the current buy and sell orders.
«دفتر سفارشات، سفارشات خرید و فروش فعلی را نشان میدهد.»
Liquidity (نقدینگی)
این اصطلاح به میزان سهولت خرید و فروش یک دارایی بدون تأثیر بر قیمت آن، اشاره دارد. بهعنوانمثال:
With high liquidity, assets can be quickly bought or sold.
«با نقدینگی بالا، داراییها به سرعت قابل خرید و فروش هستند.»
Margin Trading (ترید مارجین)
این اصطلاح اشاره به ترید با استفاده از وام از صرافی برای افزایش قدرت خرید، دارد. بهعنوانمثال:
Engaging in margin trading can significantly increase both profits and losses.
«معامله با مارجین میتواند به طور قابل توجهی هم سود و هم زیان را افزایش دهد.»
اصطلاحات مربوط به تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال که از تحلیلهای مهم در معامله ارزهای دیجیتال است، اصطلاحات مهم زیادی دارد که مهمترین آنها به شرح زیر هستند:
Candlestick Chart (نمودار شمعی)
Candlestick Chart از جمله اصطلاحات ارز دیجیتال به انگلیسی است و به نوعی نمودار که قیمتهای باز، بسته، بالا و پایین را نشان میدهد، اشاره میکند. بهعنوانمثال:
Candlestick charts are useful for technical analysis.
«نمودارهای شمعی برای تحلیل تکنیکال مفید هستند.»
Support Level (سطح حمایت)
این اصطلاح برای اشاره به سطح قیمتی که در آن تقاضا به اندازه کافی قوی است تا از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری کند، به کار میرود. بهعنوانمثال:
The support level prevented the price from falling further.
«سطح حمایت از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری کرد.»
Resistance Level (سطح مقاومت)
برای اشاره به سطح قیمتی که در آن عرضه به اندازه کافی قوی است تا از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری کند، این اصطلاح به کار برده میشود. بهعنوانمثال:
The resistance level was hard to break.
«شکستن سطح مقاومت سخت بود.»
Moving Average (میانگین متحرک)
برای اشاره به شاخصی که میانگین قیمت یک دارایی را در یک دوره زمانی مشخص نشان میدهد، از این اصطلاح استفاده میشود. بهعنوانمثال:
The 50-day moving average is a widely-used metric.
«میانگین متحرک ۵۰ روزه یک معیار پرکاربرد است.»
Relative Strength Index (RSI) (شاخص قدرت نسبی)
برای اشاره به شاخصی که میزان خرید یا فروش بیش از حد یک دارایی را نشان میدهد، از این اصطلاح استفاده میشود. بهعنوانمثال:
An RSI above 70 indicates overbought conditions.
«RSI بالای ۷۰ نشاندهنده شرایط خرید بیش از حد است.»
اصطلاحات مربوط به تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال از جمله مهمترین تحلیلهایی است که تسلط در آن، معاملهای سودآور را برای تریدر رقم میزند. اصطلاحات تحلیل فاندامنتال به شرح زیر هستند:
Market Capitalization (ارزش بازار)
برای اشاره به ارزش کل بازار یک ارز دیجیتال که از ضرب تعداد کل سکهها در قیمت فعلی به دست میآید، از این اصطلاح استفاده میشود. بهعنوانمثال:
Bitcoin has the highest market capitalization.
«بیتکوین بالاترین ارزش بازار را دارد.»
Circulating Supply (عرضه در گردش)
این اصطلاح برای اشاره به تعداد سکههای یک ارز دیجیتال که در حال حاضر در بازار در گردش هستند، استفاده میشود. بهعنوانمثال:
The circulating supply of Ethereum is increasing.
«عرضه در گردش اتریوم در حال افزایش است.»
Total Supply (عرضه کل)
این اصطلاح برای اشاره به تعداد کل سکههای یک ارز دیجیتال که تا کنون ایجاد شدهاند، استفاده میشود. بهعنوانمثال:
Bitcoin’s maximum supply is limited to 21 million coins.
«حداکثر عرضه بیت کوین به ۲۱ میلیون سکه محدود شده است.»
Whitepaper (وایت پیپر)
برای اشاره به سندی که جزئیات فنی و اهداف یک پروژه ارز دیجیتال را توضیح میدهد، از این اصطلاح استفاده میشود. بهعنوانمثال:
Satoshi Nakamoto unveiled the Bitcoin whitepaper to the world.
«ساتوشی ناکاموتو وایت پیپر بیتکوین را به جهان معرفی کرد.»
Initial Coin Offering (ICO) (عرضه اولیه سکه)
از اصطلاحات ارز دیجیتال به انگلیسی Initial Coin Offering است که به روشی برای جمعآوری سرمایه برای پروژههای ارز دیجیتال از طریق فروش توکنها، اشاره دارد. بهعنوانمثال:
Many startups use ICOs to raise funds.
«بسیاری از استارتاپها از ICO برای جمعآوری سرمایه استفاده میکنند.»
سود هر سهم، نشاندهنده سود خالص شرکت تقسیم بر تعداد سهام آن است.
Price-to-Earnings Ratio (P/E Ratio)
نسبت قیمت به سود، نشاندهنده قیمت سهام یک شرکت تقسیم بر سود هر سهم آن است. این نسبت به ارزیابی ارزش نسبی یک شرکت کمک میکند.
Return on Equity (ROE)
بازده حقوق صاحبان سهام، نشاندهنده سود خالص شرکت تقسیم بر حقوق صاحبان سهام آن است. این نسبت به ارزیابی سودآوری یک شرکت کمک میکند.
اصطلاحات پیشرفته
برخی از اصطلاحات ترید بسیار مهم و پیشرفته هستند که دانستن آنها برای زبانآموزان و معاملهگران ضروری است. این اصطلاحات به شرح زیر هستند:
Decentralized Finance (DeFi) (مالی غیرمتمرکز)
این اصطلاح به سیستمهای مالی که بدون واسطههای متمرکز مانند بانکها عمل میکنند، اشاره دارد. بهعنوانمثال:
DeFi platforms offer various financial services.
«پلتفرمهای DeFi خدمات مالی مختلفی ارائه میدهند.»
Smart Contract (قرارداد هوشمند)
برای اشاره به قراردادهای خودکار که شرایط توافق را به صورت کد نوشته شدهاند، از این اصطلاح استفاده میشود. بهعنوانمثال:
Smart contracts automate transactions on the blockchain.
«قراردادهای هوشمند، تراکنشهای روی بلاک چین را خودکار میکنند.»
Token (توکن)
برای اشاره به واحدی از ارزش در یک بلاکچین خاص از این اصطلاح استفاده میشود. بهعنوانمثال:
Tokens can represent assets or utilities.
«توکنها میتوانند نمایانگر داراییها یا خدمات باشند.»
Fork (فورک)
این اصطلاح به تغییر در پروتکل بلاکچین که منجر به ایجاد یک نسخه جدید میشود، اشاره میکند. بهعنوانمثال:
Bitcoin Cash is a fork of Bitcoin.
«بیتکوین کش یک فورک از بیتکوین است.»
Mining (استخراج)
این اصطلاح برای اشاره به فرایند تأیید تراکنشها و افزودن آنها به بلاکچین، استفاده میشود. بهعنوانمثال:
Mining requires significant computational power.
«استخراج نیاز به قدرت محاسباتی زیادی دارد.»
Proof of Work (PoW) (اثبات کار)
Proof of Work از جمله مهمترین اصطلاحات ارز دیجیتال به انگلیسی است. این اصطلاح برای اشاره به الگوریتمی که برای تأیید تراکنشها و افزودن آنها به بلاکچین استفاده میشود و نیاز به حل مسائل پیچیده ریاضی دارد، به کار میرود. بهعنوانمثال:
Bitcoin uses Proof of Work to secure its network.
«بیتکوین از اثبات کار برای امنیت شبکه خود استفاده میکند.»
Proof of Stake (PoS) (اثبات سهام)
این اصطلاح به الگوریتمی که برای تأیید تراکنشها و افزودن آنها به بلاکچین استفاده میشود و بر اساس میزان داراییهای کاربران عمل میکند، اشاره دارد. بهعنوانمثال:
Ethereum is shifting from a Proof of Work system to a Proof of Stake model.
«اتریوم در حال تغییر از سیستم اثبات کار به مدل اثبات سهام است.»
Decentralized Application (DApp) (اپلیکیشن غیرمتمرکز)
این اصطلاح به نرمافزارهایی که روی بلاکچین اجرا میشوند و بدون واسطههای متمرکز عمل میکنند، اشاره میکند. بهعنوانمثال:
DApps can provide various services like finance, gaming, and social media.
«اپلیکیشنهای غیرمتمرکز میتوانند خدمات مختلفی مانند مالی، بازی و شبکههای اجتماعی ارائه دهند.»
Gas Fees (کارمزد گس)
این اصطلاح به هزینهای که برای انجام تراکنشها یا اجرای قراردادهای هوشمند در بلاکچین پرداخت میشود، اشاره دارد. بهعنوانمثال:
Gas fees on the Ethereum network can fluctuate significantly depending on network congestion.
«هزینههای گس در شبکه اتریوم میتواند بسته به میزان شلوغی شبکه به طور قابل توجهی نوسان کند.»
HODL (هولد، هودل)
این اصطلاح به معنای «نگهداشتن، حفظ کردن» ارزهای دیجیتال به جای فروش آنها، حتی در زمان نوسانات بازار است. بهعنوانمثال:
Many investors choose to HODL their cryptocurrencies during market downturns.
«بسیاری از سرمایهگذاران تصمیم میگیرند که ارزهای دیجیتال خود را در طول رکود بازار حفظ کنند.»
سخن پایانی
آشنایی با مهمترین اصطلاحات ارز دیجیتال به انگلیسی در حوزه رمزارزها میتواند تأثیر عمیقی بر موفقیت و درک شما از این عرصه داشته باشد. این فهرست واژهها بهعنوان یک راهنمای عملی به شما کمک میکند تا با اطمینان بیشتری در دنیای فرصتها و چالشهای رمزارزها حرکت کنید. با یادگیری این اصطلاحات، میتوانید تصمیمات بهتری بگیرید و بهراحتی با دیگر تریدرها و علاقهمندان به ارزهای دیجیتال ارتباط برقرار نمایید.
اگر شما هم اصطلاحی را میشناسید که در این لیست وجود ندارد، حتما در بخش نظرات با ما درمیان بگذارید.